کاربرد قاعده الزام در نظام خانواده و تأثیر آن بر تعامل و همزیستی پیروان مذاهب اسلامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه الهیات و معارف اسلامی ، دانشکده علوم انسانی ، دانشگاه سمنان

2 دانشیارگروه فقه و مبانی حقوق اسلامی ،واحد سمنان،دانشگاه آزاد اسلامی،سمنان ،ایران

3 استادیارگروه فقه و مبانی حقوق اسلامی ،واحد سمنان،دانشگاه آزاد اسلامی،سمنان ،ایران

چکیده

خانواده یکی از نهادهای مهم اجتماعی است که نظام حقوقی اسلام در راستای تحکیم روابط زوجین، قواعد و اصول خاصی را بنیان نهاده است. اصول و قواعد فقهی حاکم بر خانواده در شناخت ساختار کلی حقوق خانواده نقش مهمی دارد. قاعده الزام یکی از این قواعد فقهی است که ظرفیت ویژه‌ای در تقریب بین مذاهب اسلامی در احوال شخصیه دارد. این قاعده در جهت پیشگیری از اختلال نظام ناشی از تفاوت احکام پیروان مذاهب با تجویز امکان تعامل مطلوب و بهره‌گیری از ظرفیت فقهی مذاهب، زمینه همزیستی آنان را فراهم می‌سازد.
در این نوشتار که با روش توصیفی-تحلیلی به رشته تحریر درآمده با مداقه در آرای فقیهان مذاهب اسلامی و بررسی آثار قواعدنویسان کاربرد قاعده الزام در نظام خانواده مورد تحلیل قرار گرفته است. این قاعده با الزام پیروان مذاهب به عقاید و باورها و احکام خویش در صدد نهادینه کردن احکام الهی در جوامع اسلامی است. مباحثی چون استشهاد در نکاح، جمع بین عمه و دختر برادر و عده مطلقه یائسه و صغیره از جمله مباحث اختلافی است که در گستره قاعده الزام، تقریب مذاهب اسلامی را ایجاد کرد و استحکام خانواده و الزام افراد به دستورات اسلامی را در مسئله نکاح و طلاق نهادینه کرده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Application of the Principle of Ilzam (Obligation) in the Family System and Its Impact on the Interaction and Coexistence of Followers of Islamic Denominations

نویسندگان [English]

  • jalal eraghi 1
  • Maryam Aqai Bejestani 2
  • Mohammad Rohani Moghadam 3
1 semnan
2 Associate Professor Department of Jurisprudence and Principles of Islamic Law, Semnan Branch ,Islamic Azad University , Semnan ,Iran
3 Assistant Professor Department of Jurisprudence and Principles of Islamic Law, Semnan Branch ,Islamic Azad University , Semnan ,Iran
چکیده [English]

The family is one of the most important social institutions, and the Islamic legal system has established specific rules and principles to strengthen marital relations. The jurisprudential rules governing the family play a significant role in understanding the overall structure of family law. Among these rules, the principle of ilzam (obligation) has special potential to bring Islamic denominations closer together in matters of personal status. This principle helps prevent disorder in the system arising from differences in the rulings followed by different sects, by allowing for constructive interaction and utilizing jurisprudential capacities across denominations, thus enabling their coexistence. This paper, using a descriptive-analytical method, analyzes the application of the principle of ilzam in the family system by examining the opinions of jurists from various Islamic denominations and the works of scholars in legal maxims. The principle of ilzam seeks to institutionalize divine rulings in Islamic societies by obligating followers of each denomination to abide by their own beliefs and rulings. Topics such as testimony in marriage, combining an aunt and her brother’s daughter in marriage, and the waiting period (iddah) of a divorced elderly or minor woman are among the disputed issues wherein the scope of this principle fosters proximity among Islamic denominations, reinforcing the family unit and institutionalizing adherence to Islamic rulings in matters of marriage and divorce.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Proximity of Islamic denominations
  • principle of ilzam
  • family law
آصفی، محمدمهدی. (1374). همزیستی فقهی مذاهب و ادیان، قاعده الزام و قاعده التزام، فصلنامه فقه اهل بیت، سال اول، شماره دوم، صص 148-151
ابن اثیر، مبارک بن محمد الجزری. (۱۳۶۴). النهایة فی غریب الحدیث و الاثر (ج4، چاپ چهارم). قم: مؤسسه اسماعیلیان.
ابن منظور، محمد بن مکرم. (1408ق). لسان العرب. بیروت: احیاء التراث.
ایروانی، باقر. (1418ق). دروس تمهیدیه فی القواعد الفقهیه. قم: انوار الهدی.
بجنوردی، میرزا حسن. (1969م). القواعد الفقهیه. قم: موسسه اسماعیلیان.
الجزیری، عبدالرحمن بن محمد؛ الغروی السیدمحمد و مازح. (1419ق). الفقه علی المذاهب الاربعه (ج4). بیروت: دارالکتب العلمیه.
حلی، شیخ حسین. (1415ق). بحوث الفقهیه. بی‌جا: موسسه المنار.
حلّی، فخرالمحققین محمد بن حسن بن یوسف. (1387). إیضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد. قم: موسسه اسماعیلیان.
خوانساری، احمد. (۱۴۰۵ق). جامع المدارک فی شرح المختصر النافع (5، 6). تهران: مکتبة الصدوق.
خوری شرتونی لبنانی، سعید. (1374). أقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد (ج5، چاپ اول). بی‌‌‌جا: دارالاسوه.
طباطبایی حکیم، محسن. (۱۳۹۱). مستمسک العروة الوثقی (ج4). بیروت: دار احیاء التراث العربی.
قائنی، محمد. (۱۴۲۴ق). المبسوط فی فقه المسائل المعاصرة (المسائل الطبیه) (ج1). قم: مرکز فقه ائمة الاطهار^.
مرعی، حسین. (1408ق). القاموس الفقهی (چاپ دوم). دمشق: نشر دارالفکر.
مغنیه، محمدجواد. (1416ق). الفقه علی المذاهب الخمسه. تهران: موسسه الصادق×.
موسوی خویی، ابوالقاسم. (1368). منهاج الصالحین. قم: مدینه العلم.