فقه و بازتابها

نوع مقاله : مقاله پژوهشی



دیرگاهى است تحول در فقه مدرسه و تبدیل آن به فقه جامعه, دل مشغولمان دارد.

در مجلّه (حوزه) این دل مشغولى را بارها بار, نمودیم. از آغازین شماره ها تا کنون, که ماههاست پا در یازدهمین سال طلوع خویش از افق حوزه علمیه قم, گذارده, این سمت و سو را در گفت و شنود با عالمان, اسلام شناسان و صاحب نظران, در مقالات تحقیقى و تحلیلى و در مقالات ویژه فقهى, چه رسیده و چه تولید داخلى, لحاظ کرده ایم.

تا این که نیازهاى جامعه اسلامى, وادارمان کرد بخشى از صفحات مجلّه را و گاه شماره اى را به مناسبتى, ویژه (فقه) کنیم. امّا این کار, با محدودیتى که در صفحات مجلّه ( حـوزه ) داشتیـم و گستردگى مسائل نوپیداى فقهى, میسور نشد. از این روى, به فکر انتشار کتاب (فقه) افتادیم که گه گاهى از این تریبون, نظرها را منعکس کنیم و پیامها را به گوش مشتاقان برسانیم.

کتاب اول (فقه) را به همین انگیزه, نشر دادیم. استقبال پرشور بود و گرم آهنگ. صداهایى هم به مخالفت, شنیده مى شد. امّا صداى مردان صالح خدا و بصیر به امر دین و آشناى به امور مسلمانان, آرزومندان تحقق جامعه ایده آل اسلامى, چنان دل انگیز بود و گرما بخش و یأس زدا و مشوق و پر هیبت, که صداهاى ناهنجار را مجال نمى داد که فراتـر از گوش صاحبان صدا رود. در فضا گم مى شدند و اهل درد و بصیرت, کریمانه و بى اعتنا به این صداهاى دلخراش و درد افزا, گذشتند و کارمان را ارج گذاردند و با ارسال مقالات دقیق و علمى یارمان شدند. به امید این که بذل محبتها ادامه یابد.

مقام معظم رهبرى, ما را با کلمات تشویق آمیز خود و با ابراز خرسندى از راهى که برگزیده بودیم, نواخت:

(من, تقریباً, همه این مجلّه را مطالعه کرده ام. اگر بگویم بهتر از این نمى شد, شاید مى شد. ولى الآن, بهترین است. این که مى گویم بهترین است, نه تنها به جهت آن است که فکر نوى است, بلکه از جهت فنى و علمى هم خوب است.)

این کار خُرد را چنان بزرگ نمود در مناسبتهاى گوناگون, در مجالس و محافل, عمومى و خصوصى که شرمگین شدیم و مدیون آن همه لطف و مهربانى.

انتظار نداشتیم این هدیه کم مقدار, از افراد کم مایه و نوپایى چون ما, پیش سلیمان چنین قدر یابد. این را حکایت از آن مى دانیم که مردانى که دانش و فکرشان, در این دوران نیاز, مى تواند گره بگشاید و کار را به سامان رساند و طرح نو در افکند, به میدان نیامده اند و یا غنوده اند و بى تفاوت از کنار قضایا و مشکلات دست و پا گیر, در گذر.

یا به این احساس نرسیده اند که روزگارى است دگر و نیازها از نوع دگر, باید آهنگ کار کرد و پیامهاى نو, راه گشا, حیات آفرین, مانع زدا, عرضه داشت. توانایى اسلام را نمود, چگونگى بر خورد آن را با مشکلات و معضلات اجتماعى, سیاسى, اقتصادى, فرهنگى تبیین و تفسیر کرد و نسل جوان و سرگردان و انسانهاى جویاى معنویت و علاقه مند به زندگى در سایه قوانین ایمنى آفرین, روح افزا و آسایش خاطرآور اسلام را, ره نمود.

این همه, سبب شد, کتاب (فقه) را به نشریه (فقه) بدل کنیم و هر سه ماه یک بار, به بازار اندیشه عرضه داریم, تا گامى باشد در راه اداى دینى که به نظام مقدس اسلامى و رهبرى داریم. شماره اوّل را ویژه شیخ اعظم, از جمله بنیان گذاران فقه استدلالى و صاحب سبک در اصول, گردانیدیم. به امید آن شروع از این قلّه, سبب گردد که خداوند بزرگ, ما را بر قلّه بدارد و روى بر قلّه و از سقوط و فرو افتادن در درّه هاى ناپیدا عمقِ اندیشه هاى سخیف و به دور از قرآن و سنّت و جمود و کژ اندیشى, مصون بدارد و در همه آنات, دستمان را بگیرد و راه بنماید که سخت محتاجیم.

مقام معظم رهبرى:

آقایان! فقهاى بزرگى از قبیل صاحب جواهر که ما فقهمان را به تعبیر امام , رضوان الله علیه, گفتیم فقه جواهرى, خصوصیت عمده شان این بود که اهل تحول در اندیشه هاى رایج فقهى زمان خودشان بودند ... آن فقیهى مى تواند الگو باشد, برجسته باشد, بزرگ باشد, که داراى این روح باشد. مرحوم آیت الله بروجردى, رضوان الله علیه, که قلّه فقاهت شیعه شد در زمان خودش, از این قبیل بود. امام, رضوان الله علیه, از این قبیل بود. در حوزه ها باید روح تطور علمى و فقهى وجود داشته باشد.

از بیانات مقام معظّم رهبرى, در آغاز درس خارج سال73

 

امام خمینى, رضوان الله علیه:

هدف اساسى این است که ما چگونه مى خواهیم اصول محکم فقه را درعمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم براى معضلات, جواب داشته باشیم و همه ترس استکبار از همین مسأله است که فقه و اجتهاد جنبه عینى و عملى پیدا کند وقدرت برخورد درمسلمانان به وجود آورد.

صحیفه نور ج 98/21

بسیارى از افاضل و طلاب بى احتیاط را مى بینم, به محض این که خود را داراى قوه اجتهاد مى یابند, در همه امور حکومتى, دخالت مى کنند; مثلاً, حکم به ثبوت هلال, قضاوت بین مردم و اجراى حدود و تعزیرات, تصرف در اموال یتیمان و دیوانگان و سفیهان و غائبان مى کنند و دخالت در امر ازدواج آنان و عزل و نصب قیّم و تصرف در خمس و مال مجهول المالک و اجاره دادن موقوفات عمومى و کارهایى شبیه به اینها, که از وظائف زمامدار و ریاست عالیه مسلمانان است, قسمتى از کارهایى است که این افاضل و طلاب بى احتیاط انجام مى دهند. در حالى که دلیلى براى کارهایى که مى کنند, ندارند.

عوائد الایام, مولى احمد نراقى/ 185