گذشت سى روز و ثبوت آن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی



روایاتى که گذشت سى روز از ماه پیشین را از راههاى ثبوت هلال شمرده اند, در حدّ تواترند.

اگر از راههایى چون: دیدن هلال به وسیله خود شخص, بینه, تواتر رؤیت و حکم حاکم آغاز ماه ثابت نشد و مردم براى انجام عبادات و سایر کارهاى خود در تحیر ماندند, شارع مقدس به جهت رهاندن مردم از تحیر و سرگردانى, گذشت سى روز از ماه گذشته را, ملاک اثبات ماه جدید قرار داده است. همه علماى شیعه و بـیشـتـر فـقهـاى اهـل سـنـت, ایـن راه را پذیرفته اند و اعمال مردم را بر اساس عمل به آن مجزى دانسته اند.

شیخ صدوق1 و مفید2, طوسى3, سلار4, ابن براج5, راوندى6, ابن حمزه7, ابن زهره 8, ابن ادریس 9, محقق حلى 10, ابن فهد11, علامه حلى 12, شهید اول 13, محقق کرکى 14, صاحب مدارک 15, فیض کاشانى 16, شیخ یوسف بحرانى 17, محقق نراقى 18, مقدس اردبیلى 19 و دیگر فقها 20, پس از گذشت سى روز, بر اثبات هلال فتوا داد اند.

ائمه مذاهب اربعه اهل سنت, به جز احمد بن حنبل, در این مسأله با فقیهان شیعه همرأیند21. بدین ترتیب مسأله از مسائل ضرورى فقه و مورد اتفاق شیعه و سنى است. بر این مسأله, دلایلى اقامه شده, بدین شرح:

1. اجماع : افزون بر اتفاق عالمان شیعى و سنى در مسأله, برخى دعوى اجماع کرده اند و حتى مسأله را از ضروریات دین بر شمرده اند.

عاملى, صاحب مدارک, مى نویسد:

(و اما وجوب الصوم مع مضّى ثلاثین یوما من شعبان فمجمع علیه بین المسلمین بل الظاهر انّه من ضروریات الدین22)

مسلمانان اجماع دارند که با گذشت سى روز از شعبان, روزه واجب مى شود, بلکه, ظاهراً, مسأله از ضروریات دین است.

چنین آمده در جواهر23, حدائق24 و مستمسک25 عروة الوثقى.

هر چند اجماع در این گونه موارد به عنوان دلیلى مستقل به شمار نمى آید و به اصطلاح فقها, (مدرکى) است. ولى اتفاق همه فقها, در مسأله و نبود قول مخالف, حکایت از ضرورت آن در فقه مى کند. این خود, به ما اطمینان مى دهد که این حکم, از معصوم صادر شده و جزو مسلمات مذهب, بلکه ضرورت دین به شمار مى آید.

2. روایات: روایات بسیارى, که در مجامع روایى فریقین آمده, بر این مطلب دلالت دارند که با گذشت سى روز از شعبان و رمضان, باید روزه گرفت و یا روزه گشود و عید فطر اعلان کرد. برخى از فقهاى شیعه, روایات این باب را مستفیضه, بلکه متواتره دانسته اند26.

اینک برخى از روایات باب:

* امام صادق مى فرماید:

(ان خفى علیکم فاتموا الشهر الاوّل ثلاثین27) اگر ماه بر شما پنهان ماند, ماه پیشین را سى روز بشمارید.

* به همان مضمون, موثقه عبید بن زراره 28

* امام باقریاامام صادق (ع)مى فرماید:

(شهر رمضان یصیبه ما یصیب الشهور من النقصان, فاذا صُمت تسعة و عشرین یوماً ثمّ تغیّمت السماء فاتّم العدّه ثلاثین29.) همان گونه که سایر ماهها کمبود دارند, ماه رمضان نیز, کمبود دارد. هرگاه بیست و نه روز, روزه گرفتى و هلال شوال بر تو پنهان ماند, سى روز کامل, روزه بگیر.

* امام باقر (ع) مى فرماید:

(اذا رایتم الهلال فافطروا, او شهد علیه عدل من المسلمین و ان غم علیکم فعدوا ثلاثین لیله ثم افطروا …30) هنگامى که هلال ماه را دیدید و یا گروهى از مسلمانان عادل, به رؤیت آن به گواهى برخاستند, روزه بگشایید و اگر هلال شوال بر شما پنهان ماند, سى روز را کامل کنید, آن گاه, روزه بگشایید.

* رسول اکرم (ص) مى فرماید:

(صوموا لرویته وافطروا لرویته, فان غمّ علیکم فعدوا ثلاثین.) با دیدن ماه روزه بگیرید و با دیدن آن روزه بگشایید. پس اگر بر شما پنهان ماند, سى روز را کامل کنید31.

سیّد مرتضى علم الهدى, درباره این خبر, چنین اظهار نظر مى کند:

(این خبر, گرچه از اخبار آحاد است, ولى امت بر قبول آن اجماع کرده و هیچ کس از مردم, آن را رد نکرده است32.)

افزون بر این روایات, اخبارى بسیارى, از جمله: روایت ابى خالد واسطى 33, روایت دعائم الاسلام از على (ع) 34, روایتى از امام صادق به نقل از پیامبر35 و … بر مسأله دلالت دارند36.

ذکر (غیم=ابر) در روایات فوق, موضوعیت ندارد و از باب مثال آورده شده است.

غیم=ابر, هر آنچه را که سبب پنهان ماندن ماه گردد, در بر مى گیرد. بنابراین, اگر علت دیگرى, به غیر از ابر, مانع از رؤیت هلال شود, گذشت سى روز براى ما, معیار هلال جدید خواهد بود.

چنین است اگر دستیابى به بیّنه, تواتر و … براى مکلف امکان نداشت. مانند: شخص زندانى و …

3. علم عادى: با گذشت سى روز از ماه پیشین, علم عادى و اطمینان به آغاز ماه جدید, پیدا مى شود. زیرا ماههاى قمرى, از نظر علم هیئت و نجوم, بیش از سى روز, به طول نمى انجامد.

آیة اللّه حکیم, مى نویسد:

(الطرق الاربعة الاوّل کلها راجعة الى العلم الذّى هو حجةٌ بنفسه و تعرض الاصحاب لذکرها کاشتمال النصّوص على بعضها, کان تنبیهاً على اسباب العلم و لالخصوصیة فیها کما هو واضحٌ37.)

راههاى چهارگانه نخست [رؤیت, تواتر, شیاع و گذشت سى روز] برگشت به علم دارد و علم نیز حجیّت ذاتى دارد. یادآورى اصحاب, راههاى ثبوت را, همان گونه که روایات, برخى از آنها را در بر مى گیرند, منظور آگاهاندن مردم است به اسباب علم وگرنه, پر واضح است که خصوصیتى در آن راهها نیست.

آیة اللّه شهید محمّد باقر صدر مى نویسد:

(الثالث. مضى ثلاثین یوماً من هلال الشهر السابق لانّ الشهر القمرى الشرعى لایکون اکثر من ثلاثین یوماً فاذا مضى ثلاثون یوما و لم یرالهلال الجدید, اعتبر الهلال موجوداً و یبدأ بذلک شهر قمرى جدید 38.)

راه سوّم, گذشت سى روز از هلال ماه گذشته است; چون ماه قمرى شرعى, بیش از سى روز نمى شود. زمانى که سى روز گذشت و هلال جدید رؤیت نشد, هلال را موجود باید فرض کرد و ماه قمرى جدید آغاز مى شود.

دیگر فقهاء نیز, در دلایلى که بر گذشت سى روز, براى اثبات هلال اقامه کرده اند, به دلیل فوق اشاره دارند. از جمله: مقدس اردبیلى, پس از آن که مسأله را اتفاقى مى داند و یادآور مى شود که روایات صحیحه نیز, بر این مطلب دلالت دارند, مى نویسد:

(اذ لا یمکن الشهر الهلالى اکثر منه کما تشهد به التجربه و علم الهیئة39.)

زیرا ماه قمرى, بیش از سى روز نیست, چنانکه تجربه و علم هیئت بدان گواه است.

بر دلایل یاد شده مى شود افزود: استصحاب بقاى بر موضوع را.

استصحاب جارى است, تا هنگامى که علم بر خلاف پیدا نشود.

روایت: (صم للرویة وافطر للرویة) بر این مطلب, دلالت مى کند.

البته این مسأله, در خصوص روزه ماه رمضان, که روایت در مورد آن وارد شده, یقینى است, ولى براى اثبات سایر آثار ماه, مى باید به اصول عملیه رجوع کرد40.

آملى, در مصباح الهدى, پس از اشاره به روایات باب, مى نویسد:

(مضافا الى اصاله بقاء الشهر السابق الى ان یعلم انقضائه و امتناع الحکم بدخول الشهر اللاحق بمجرد الاحتمال41)

افزون بر ادّله گذشته, اصل بقاء ماه گذشته است, تا به گذشت آن علم پیدا کنیم و جایز نیست به مجرد احتمال, به ورود ماه جدید حکم شود.

صاحب جواهر نیز, استصحاب را در مورد شک در بقاى ماه گذشته, در صورتى که معارض نداشته باشد, جارى مى داند42.

در این مسأله چند فرع را مى شود مطرح کرد که به اجمال بدانها اشاره مى کنیم:

1. در مقابل روایاتى که گذشت سى روز را از راههاى ثبوت هلال مى دانند, روایاتى داریم بر خلاف, از جمله:

* امام صادق (ع) مى فرماید:

(عدّ شعبان تسعة و عشرین یوماً فان کانت متغیّمه فاصبح صائماً و ان کانت مصحیه و تبصرته و لم ترشیاً فاصبح مفطراً 43.) از شعبان, بیست و نه روز بشمار. اگر هوا ابرى بود, روز سى ام را روزه بگیر و اگر صاف بود و تو پس از نگاه چیزى نیافتى, روزه نگیر.

* یا:

(اذا اهل هلال رجب فعد تسعة و خمسین یوماً ثم صُم44.) هرگاه هلال رجب دیده شد, پنجاه و نه روز بشمار, سپس روزه بگیر.

دو روایت فوق و امثال آن45, به ظاهر با روایاتى که در گذشته آوردیم, منافات دارد. آن روایات دلالت داشت که پس از گذشت سى روز از شعبان, روزه را آغاز کن. و روایت اوّل از دو روایت فوق, مى گوید: بیست و نه روز از شعبان بشمار و روز سى ام را روزه بگیر. روایت دوّم مى گوید: اگر هلال رجب دیده شد, پنجاه و نه روز بشمار و روزه بگیر.

در توجیه روایات فوق, گفته شده که مقصود از روزه گرفتن در روز سى ام, روزه به قصد آخر شعبان است, به قرینه روایات روزه (یوم الشک).

شیخ طوسى مى نویسد:

(فالوجه فى هذین الخبرین … انّه یصبح یوم الستین صائماً على انه من شعبان فان اتفق ان یکون ذلک من شهر رمضان فیوم وفق له و ان کان من شعبان فقد تطّوع بیوم …46)

توجیه این دو خبر این است که: روز شصتم را به نیّت شعبان روزه مى گیرد. اگر مشخص شد که از رمضان بوده وظیفه خود را انجام داده و اگر از شعبان بود, یک روز, روز أستحبابى گرفته است.

2. اگر سى روز از ماه شعبان, شمرد, آن گاه, به نیّت رمضان, روزه گرفت و پس از آن, روشن شد که شعبان بیست و نه روز بوده است, باید آن روز را قضا کند. زیرا (گذشت سى روز), جنبه طریقى و کشف از واقع دارد. در راههاى دیگر نیز همین حکم جریان دارد. یعنى اگر فردى با شهادت دو شاهد و یا حکم حاکم و … روزه را افطار کرد و سپس کشف خلاف شد, مى بایست قضاى آن روز را به جاى آورد. شیخ طوسى مى نویسد:

(متى عدّ شعبان ثلاثین و صام بعده ثم قامت البیّنه بانه راى الهلال قبله بیوم قضى یوما بدله و لیس علیه شئ47.)

اگر پس از گذشت سى روز از ماه شعبان, روزه گرفت و بعد, گواهان گواهى دادند که هلال رمضان, یک روز پیش از آن دیده شده است, باید یک روز را قضا کند. بر او چیز دیگرى نیست.

بر این مطلب روایات بسیارى دلالت دارند48 .

3. یادآور شدیم که با گذشت سى روز از شعبان, حکم مى شود به آغاز ماه رمضان. این حکم, ویژه شعبان و رمضان نیست بلکه در هر کدام از ماههاى سال رؤیت هلال انجام نگرفت و یا به دیگر راهها اثبات هلال نشد, باید گذشت سى روز را معیار قرار داد. محقق حلّى مى نویسد:

(کلّ شهر تشتبه رؤیته یعدّ ما قبله ثلاثین49)

هر ماهى که مشتبه شد دیدن هلال در آن, سى روز از ماه پیش, شمرده مى شود.

شیخ محمدحسن نجفى, صاحب جواهر, در شرح این سخن مى نویسد:

(یحکم من غیر فرق بین شهر رمضان و غیره, لاصالة بقاء الشهر ببقاء القمر فى المحاق السالمه عن معارضته عادةً50)

این حکم [شمردن سى روز از ماه پیش] بدون تفاوت بین ماه رمضان و غیر آن, اجرا مى شود. زیرا در صورت شکّ به پایان ماه, اصل اقتضا مى کند که ماه باقى مانده, چون هنوز از محاق خارج نشده است.

این اصل معمولاً معارض هم ندارد.

4. اگر همه هلال ماههاى سال, یا بیشتر آنها, از دیدگان پنهان بمانند و راهى براى ثبوت هلال یابیده نشود, مکلفان چه باید بکنند؟ در مسأله چهار قول است:

* هر یک از ماههاى سال, باید سى روز محاسبه شود بر حسب آن, اعمال انجام پذیرد. شیخ طوسى 51 و محقق حلى 52 بر این عقیده اند.

* بایستى برخى از ماهها را کمتر از سى روز محاسبه کرد, زیرا برخى از ماهها کمتر از سى روز مى باشند.

* در مورد فوق, باید به روایات (خمسه) عمل بشود. به این معنى که پنج روز از اول سال گذشته شمارش گردد اگر اول ماه رمضان سال گذشته, روز دوشنبه بود, روز جمعه, اول ماه امسال به حساب مى آید. علامه در تحریرالاحکام53 و ارشاد 54 و شیخ طوسى در مبسوط عمل به این قول را جایز دانسته اند.

شیخ طوسى مى نویسد:

(و یجوز عندى ان یعمل على هذه الروایه التى وردت بانه یعد من السنه الماضیه خمسه ایام و یصوم یوم الخامس لان من المعلوم لا یکون الشهور کلها تامه55)

* تا هنگامى که به کمبودماه پى نبریم, تمامى ماههاى سال, کامل محاسبه مى شوند. این نظر را سید کاظم طباطبایى یزدى, مطرح کرده است:

(لو غمت الشهور و لم یر الهلال فى جملة منها او فى تمامها حسب کل شهر ثلاثین ما لم یعلم النقصان عادة56.)

اگر همه ماهها, ابرى شد و هلال, در برخى از ماهها و یا در تمام ماههاى سال, دیده نشد, هر ماهى, سى روز محاسبه مى شود, تا هنگامى که کمبود ماه را معمولاً ندانیم.

اکثر فقیهان معاصر, سه نظر اول را نپذیرفته اند, بدین شرح:

درباره نظر اول گفته اند:

(گر همه ماهها را سى روز بشماریم, با علم قطعى ما ناسازگار در مى آید; زیرا مى دانیم که برخى از ماهها, کمبود دارند.)

درباره نظر دوم گفته اند:

(اولاً, روشن نیست که گوینده این سخن کیست. محقق حلّى, در شرایع, این قول را به (قیل) نسبت داده است.

ثانیاً, دلیلى در دست نداریم که چه ماهى را کمتر از سى روز به حساب آوریم و چه ماهى را سى روز.)

درباره نظر سوم گفته اند:

(بله, برخى از ماههاى سال, کمبود دارند, ولى دلیلى نداریم براى محاسبه کمبودها, بدین شیوه57)

امّا نظر چهارم را که از آنِ صاحب عروة الوثقى, سید کاظم یزدى است, همه آنانى که بر این کتاب حاشیه دارند, پذیرفته اند.

پس اگر ماه رجب و شعبان و رمضان ابرى بود, باید شصت روز از اوّل رجب شمرد و روز شصت و یکم را روزه گرفت و در روز نود و یکم, روزه گشود و از آن به بعد, معمولاً, نمى شود ماهها را سى روز محاسبه کرد, چرا که اهل حساب بر این نظرند که بیش از سه یا چهار ماه پى در پى, نمى تواند ماهها سى روزى باشد.

نتیجه: گذشت سى روز, اماره و علامت آغاز ماه جدید خواهد بود.

اماره, حجیت دارد, تا هنگامى که شک وجود دارد. به مجرد این که علم به خلاف پیدا شد, از حجیت افتد. در این جا, علم به خلاف داریم, از این روى, نمى توانیم پس از آن که سه یا چهار ماه را سى روزى محاسبه کردیم, ماه پنجم را نیز سى روز به شمار آوریم.


1. (المقنع), شیخ صدوق, چاپ شده در: (الجوامع الفقهیه) /16, کتابخانه آیة اللّه مرعشى (سلسله الینابیع الفقهیه), گردآورى على اصغر مروارید, ج 6/17, الدارالاسلامیه, بیروت.
2. (الجمل) شیخ مفید, چاپ شده در: (سلسله الینابیع الفقهیه), ج 6/91.
3. (نهایه), شیخ طوسى /150, دارالکتب العربى, (مبسوط), شیخ طوسى, ج 1/261, المکتبه المرتضویه.
4. (مراسم), سلار بن عبدالعزیز, چاپ شده در: (الجوامع الفقهیه) /575 (سلسله الینابیع الفقهیه) ج 6/162.
5. (مهذب), ابن براج, ج 1/190, انتشارات اسلامى, وابسته به جامعه مدرسین.
6. (فقه القران) قطب الدین الراوندى, ج 1/189, کتابخانه آیة اللّه مرعشى. (سلسله الینابیع الفقهیه), ج 6/203.
7. (الوسیله الى نیل الفضیله), ابى جعفر محمد بن على بن حمزه الطوسى, معروف به ابن حمزه, چاپ شده در: الجوامع الفقهیه /719 و (سلسله الینابیع الفقهیه). ج 6/240.
8 . (غنیة), ابن زهره, چاپ شده در: (الجوامع الفقهیه) /508 و (سلسله الینابیع الفقهیه) ج 6/225.
9. (سرائر), احمد بن ادریس حلى, ج 1/384 انتشارات اسلامى, وابسته به جامعه مدرسین.
10. (معتبر), محقق حلى /310. (شرایع الاسلام), محقق حلّى ج 1/199 دارالاضواء, بیروت.
11. (مهذب), ابن فهد حلى, ج 2/53, انتشارات اسلامى, وابسته به جامعه مدرسین, قم.
12. (قواعد الاحکام), علامه حلى, ج 1/68, رضى, قم. 
(تذکرة الفقهاء), علاّمه حلى, ج 1/271. المکتبة المرتضویه, تهران.
(تحریرالاحکام), علاّمه حلّى, ج 1/82, مؤسسه آل البیت.
(منتهى المطلب), علاّمه حلّى, ج 2/590.
13. (اللمعه الدمشقیه), شهید اول; (دروس), شهید اول, ج 1/284, انتشارات اسلامى.
14. (رسائل محقق کرکى), ج 3/92, کتابخانه آیة اللّه نجفى مرعشى.
(جامع المقاصد فى شرح القواعد), محقق کرکى, ج 3/92, مؤسسه آل البیت.
15. (مدارک الاحکام), عاملى, ج 6/165, مؤسسه آل البیت.
16. (مفاتیح الشرایع), فیض کاشانى, ج 1/275, مجمع الذخائر الاسلامیه.
17. (الحدائق الناضره) شیخ یوسف بحرانى, ج 13/241, انتشارات اسلامى, وابسته به جامعه مدرسین, قم.
18. (مستند الشیعه), مولى احمد نراقى, ج 2/138, کتابخانه آیة اللّه مرعشى.
19. (مجمع الفایده والبرهان), مقدس اردبیلى, ج 5/289, انتشارات اسلامى, وابسته به جامعه مدرسین.
20 (عروة الوثقى) سید محمد کاظم طباطبایى یزدى /370.
21. (الفقه على المذهب الاربعه), عبدالرحمن جزیرى, ج 1/548, داراحیاء التراث العربى, بیروت.
22. (مدارک الاحکام), عاملى, ج 6/165.
23. (جواهرالکلام), شیخ محمد حسن نجفى, ج 16/353, داراحیاء التراث العربى, بیروت.
24. (حدائق الناضره), شیخ یوسف بحرانى, ج 13/292.
25. (مستمسک العروة الوثقى), سید محسن طباطبائى حکیم, ج 8/452, کتابخانه آیة اللّه مرعشى.
26. (همان مدرک).
27. (وسایل الشیعه), حرّ عاملى ج 7/192, باب 5 از ابواب احکام شهر رمضان, ج 12.
28. (همان مدرک) /191, حدیث 10.
29. (همان مدرک) /189, حدیث 1.
30. (همان مدرک) /191, حدیث 11.
31. (مستدرک الوسائل), میرزا حسین نورى, ج 7/406, مؤسسه آل البیت.
32. (همان مدرک).
33. (همان مدرک) /403.
34. (دعائم الاسلام), قاضى نعمان مغربى, ج 1/280, مؤسسه آل البیت.
35. (مستدرک الوسائل), ج 7/406.
36. (وسائل الشیعه), ج 7/189.
37. (مستمسک العروة الوثقى), ج 8/452.
38. (الفتاوى الواضحه), شهید محمدباقر صدر /631, دارالتعارف للمطبوعات, بیروت.
39. (مجمع الفایده والبرهان), ج 5/289.
40. (مستمسک العروة الوثقى), ج 8/472 ـ 475.
41. (مصباح الهدى فى شرح عروة الوثقى), شیخ محمد تقى آملى/ج 8/398. مطبعه فردوسى, تهران.
42. (جواهرالکلام), شیخ محمد حسن نجفى, ج 16/379.
43. (وسائل الشیعه), ج 7/216, 217.
44. (همان مدرک)/217, ج5.
45. (همان مدرک)/216, ج 3.
46. (استبصار), شیخ طوسى, ج2/215, دارصعب, دارالتعارف.
47. (مبسوط), شیخ طوسى, ج 1/268, المکتبة الرضویه, تهران.
48. (تهذیب الاحکام), شیخ طوسى, ج 4/157, روایات شماره: 433, 444, 436, 438.
49. (شرایع الاسلام), محقق حلى, ج 1/200.
50. (جواهرالکلام), ج 16/379.
51. (مبسوط), ج 1/268.
52. (شرایع الاسلام), ج 1/200.
53. (تحریرالاحکام), ج 1/82.
54. (ارشاد الاذهان الى احکام الایمان), علامه حلى, ج 1/303.
55. (مبسوط), ج 1/268.
56. (عروة الوثقى) سید محمدکاظم یزدى /317, با حاشیه مراجع دارالکتب الاسلامیه.
57. (حدائق الناصره), ج 13/292; (استبصار), شیخ طوسى, ج 2/76.