معارج السئول و مدارج المأمول

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


                                   

این اثر از آثار ارزنده علاّمه بزرگوار کمال الدین حسن بن مولى شمس الدین محمّد بن الحسن الاسترآبادى النجفى است. او, از مفاخر دانشمندان شیعه در قرن هشتم هـ.ق. به شمار مى رود و از خبرگان بنام شیعه در تفسیر و فقه است.

کمال الدین حسن, در بیت علم و تقوى و فضیلت در استرآباد طبرستان دیده به جهان گشود. پس از فراگیرى دانشهاى مقدماتى در محضر پدر, مولى شمس الدین محمد, که از فقیهان بنام آن دوران بود, به نجف اشرف رخت کشید و در آن جا از محضر عالم فرزانه فاضل مقداد, کسب فیض کرد و به دلیل رشد علمى و تقواى عملى, به زودى در زمره بزرگان زمان خود قرار گرفت. میرزا عبداللّه افندى در ریاض العلما, جزء اول, در قسمتى از ترجمه حسن بن محمّد نگاشته است:

(المولى الجلیل کمال الدین حسن بن مولى شمس الدین… کان من أجلّة المتأخرین عن الشیخ مقداد من اصحابنا.)

کمال الدین حسن, از بزرگان فقیهان شیعه پس از شیخ مقداد بود.

تاریخِ درگذشت این فقیه و مفسر عالى مقام را در تراجم ثبت نکرده اند, ولى وقف کننده (معارج السئول), در پشت کتاب نوشته است:

(معروف است قبر مولى حسن نجفى [مؤلّف معارج السئول] در شهر تون مى باشد.)

نوشته هاى مولى کمال الدین:
1. شرح کتاب الفصول النصریّة در سال 870هـ.ق.

2. عیون التفاسیر: در چهار جلد است.

3. معارج السئول و مدارج المأمول, در تفسیر پانصد آیه از آیات الاحکام.

در این مقال, سخن درباره اثر ارزشمند معارج السئول نوشته مولى کمال الدین است. این اثر را بسیارى از دانشوران و صاحب نظران و شرح حال نگاران ستوده اند, از جمله, آقا بزرگ تهرانى (الذریعه, شماره 4512) مى نویسد:

(وقال شیخنا النوری: انه أحسن ما اُلّف فی تفسیر آیات الأحکام وأبسط.)

معارج السئول, از نیکوترین و پرحجم ترین کتابهایى است که در تفسیر آیات الأحکام نگاشته شده است.

دیگرى مى نویسد:

(وقد حذا بهذا الکتاب حذو الشیخ مقداد فی کنزل العرفان ولکن هو أبسط وأفید من کنز العرفان بما لا مزید علیه وهو کتاب جلیل کثیر النفع فی الفقه والتفسیر وقد ینقل عن هذا الکتاب سبط الشیخ علی الکرکى فی رسالة اللمعة فی تحقیق أمر صلاة الجمعة.)

نویسنده در این کتاب, روش شیخ مقداد را در کنز العرفان, پیش گرفته و پا جاى پاى او قرار داده است, ولى کتاب معارج, پر حجم تر و سودمند تر از کنزالعرفان است و کتابى است, شریف و بسیار سودمند در زمینه فقه و تفسیر که گاه سبط شیخ على کرکى در رساله: (اللمعة فی تحقیق أمر صلاة الجمعة) از آن نقل مى کند.

نویسنده, کتاب را با حمد و ستایش پروردگار آغاز مى کند و سپس درباره چگونگى نگارش آن مى نویسد:

(فقد أشار إلى من طاعته حتم واسعافه غنم أن استخرج من عیون التفاسیر الّذی حضّنى الله بتصنیفه… تفسیر الآیات الّتى فى اصول للأحکام الشرعیة وأدلة الفروع الفقهیّة ومبلغها خمسمأته آیة بحسب الکمیّة.)

از مطالب بالا روشن مى شود: این کتاب, مجموعه اى استخراج شده از نوشته دیگر نویسنده: عیون التفاسیر است و همان گونه که خود اشاره کرده, شمار آیاتى که به بحث گذارده, پانصد آیه است.

نویسنده آن گاه در بخشى دیگر, روش نگارش خود را برگرفته شده از کنزالعرفان فاضل مقداد دانسته و مى نویسد:

(… و ترتیبها على الترتیب الواقع فی کسب المسائل الفرعیّة شیخنا بل شیخ العالم نادرة نوع بنى آدم جامع الفروع والاصول… أبو عبدالله المقداد بن عبدالله بن محمّد بن السیورى النجفى, قدس سره.)

نویسنده کتاب را با مقدمه و براساس ترتیب بندى و باب بندى کتابهاى فقهى, از طهارت شروع و در کتاب جنایات به انجام رسانده و آن گاه خاتمه اى بر آن نگاشته است.

نویسنده در آغازه کتاب به اختصار, فایده هایى را یادآور مى شود که همه آنها در راستاى فقه و تفسیرند:

الاُولى: فی التعریفات (اصول الفقه).

الثانیة: بیان غایته.

الثالثة: بیان مبادیه.

الرابعة: بیان موضوعه وهو الادلة والاحکام.

در ذیل, به نمونه هایى از آن بحثها اشاره مى کنیم:

(واعلم ان الکفر قد یطلق على ما یقابل التخیل أعنی حرکة النفس فی المحسوسات و هو حرکة النفس فی المعقولات اى حرکة کانت و على مایقابل البداهة.)

نویسنده پس از بحث در مقوله هایى از منطق در ذیل عنوان: (تعریفات), مانند: بحث از اشکال اربعه, حد و اقسام آن رسم و اقسام آن, شرایط حد و قیاسهاى منطقى و… بحث را به قرآن و حقیقت و تعریف آن مى کشاند:

(اذا عرفت ذلک فاعلم ان القرآن فی اللغة مصدر و فی العرف عَلَم لما نقل إلینا بالتواتر أنه انزل على نبینا(ص) من الکلام المعجز.)

… بدان که قران در لغت, مصدر و در عرف مسلمانان عَلَم است. از آن چه به تواتر براى ما نقل شده: قرآن کلام معجزه اى است که بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده است.

سلسله مطالب گذشته را با مباحثى از علوم قرآن, همچون: محکم و متشابه, قراءات هفتگانه و حجت بودن آنها و خاتمه اى با رموز الفبایى به پایان مى برد.

ذی المقدمة و هر یک از کتابهاى فقهی نیز, در سه بخش سامان یافته است: مقدمه, تفسیر آیات و فروعات فقهى.

نویسنده با کمک از عنوانهاى گوناگون, مانند: کشف, تذییل, تدقیق, تحقیق, تنبیه و تبیین, اندیشه هاى خود را تشریح مى کند. اشاره به نمونه هایى از عنوانهاى یاد شده, ما را با اندیشه هاى نویسنده, آشناتر مى سازد. در کتاب طهارت, بحث کوتاهى را درباره (سنّت) ذیل عنوان (تحقیق) این گونه مطرح مى کند:

(تحقیق: السنة فى اللغة الطریقة والعادة وفی الاصطلاح فی العبادة النافلة وقد جاءت بمعنى المستحب والمندوب وهو مایمدح ویثاب فاعله ولایذم ولایعاقب تارکه وفی الادلة ما صدر عن النبی(ص) غیر القرآن من قوله (أو فعله أو تقریره).)

تحقیق: سنّت در لغت, به معناى روش و عادت است و در اصطلاح [فقهى] به معناى عبادت مستحبى. گاهى به معناى مستحب مى آید; یعنى آنچه که انجام دهنده آن, براى انجام آن ستایش مى شود و ثواب مى برد و اگر ترک شود, ترک کننده آن, نکوهش نخواهد شد.

سنت, در باب ادله, به آنچه که از رسول اکرم(ص) صادر شده است اطلاق مى شود, البته غیر از قرآن شریف; یعنى قول و فعل و تقریر آن حضرت.

در مبحث صلات, آیاتى را یادآور مى شود که اصحاب بر واجب بودن نماز ارائه کرده اند و در ذیل عنوان: (تنبیه).

یکى از آن آیات: (قد أفلح المؤمنون الذین هم فی صلوتهم خاشعون) را به بوته بررسى مى نهد و چگونگى دلالت آن را بر واجب بودن نماز, این گونه متنبه مى شود:

(تنبیه: اما الدلالة على الوجوب: فلان الجملة أعنی (الذین هم فی صلوتهم خاشعون) إما وصف وإما استئناف کما نبهناک علیه وعلى کلى التقدیرین یفهم منهما و مما عطف علیهما من الجمل علّیة الحکم لهم بالفلاح بل بالایمان على تقدیر کونه صفة کاشفة والحکم لهم بحصرکون الجنّة میراثاً لهم کما صرح به فی قوله: (اولئک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس) ولو لم یکن ما أتوا به مأموراً به لما ترتب علیه ما ترتب واذا کان مأموراً به والأصل فی الأمر الوجوب, کان جمیع ماذکر من مضمون الجمل المذکورة واجباً فیکون الصلوة واجبة.)
در این کتاب, افزون بر توجه به آراى فقیهان, به أقوال نحویان و قراءات گوناگون نیز به اندازه نیاز پرداخته شده است.

نویسنده در پایان, پس از حمد و ثناى خداوند, درباره تاریخ به پایان رسیدن نگارش اثر مى نویسد:

(کان إتمام هذا النعمة عصر یوم السبت ثامن عشر جمادى الآخر سنة إحدى وتسعین وثمانمأته على ید الفقیر إلى اللطیف الحفى, الحسن بن محمد بن الحسن النجفى.

این کتاب تاکنون به طبع نرسیده و نسخه هاى فراوانى از آن در کتابخانه هاى بزرگ کشور موجود است. البته, مؤسسة احسن الحدیث, از موسسات قرآنى در قم, هم اکنون در حال تصحیح و تعلیق (معارج) است, به امید این که خداوند به دست اندرکاران این مؤسسه توفیق دهد, تا هر چه زودتر این اثر شریف را چاپ و در اختیار فرهیختگان قرار دهند.