نقد و بررسی دیدگاه مشهور فقیهان دربارۀ تحقق قتل عمد

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه آموزشی فقه و حقوق اسلامی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان

2 دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه مفید قم و پژوهشگر حوزه علمیه قم

3 مدرس دانشگاه

چکیده

مشهور فقیهان امامیه معتقدند که ملاک تحقق قتل عمد، قصد قتل یا غالباً کشنده‌بودن آلت قتل است. آنان برای اثبات نظریۀ خود به روایات و اجماع تمسک کرده‌اند. باوجود این، روایات صریحاً بر مدعای مشهور دلالت ندارند زیرا نخست، برای تحقق قتل عمد در روایات، قصد فعل مطرح شده است و از ظاهر روایات، قصد قتل به‌دست نمی‌آید؛ دوم، در روایات فقط چند مصداق از افعال غالباً کشنده ذکر شده است و با ذکر چند مصداق نمی‌توان یک معیار کلی برای تحقق قتل عمد انتخاب نمود؛ سوم، از عبارت «بما یقتل بمثله» که در بعضی روایات آمده است، معیار «غالباً کشنده‌بودن» استفاده نمی‌شود. از طرفی، در فقه مصادیق متعددی از قتل وجود دارد که به‌نظر مشهور، قتل عمد محسوب می‌گردد؛ درحالی‌که هیچ‌یک از معیارهای موردنظر ایشان در آنها وجود ندارد. چهارم، اجماع نیز محقق نیست زیرا با چشم‌پوشی از قول خلاف، چنین اجماعی مدرکی است. پنجم، قصدْ حالتی درونی است و بدون بیان قصد به‌وسیلۀ قاصد، نمی‌توان به آن پی برد. بنابراین معیار قصد ‌قتل در عالم خارج کارایی چندانی ندارد. علاوه بر آن، قید «غالباً کشنده‌بودن» عنوان مبهمی است. این عنوان در فقه و حقوق تعریف نشده و فقط به ذکر مصادیق آن بسنده شده ‌است؛ بنابراین نمی‌تواند معیار مفید و شاخصی باشد. به‌نظر می‌رسد بهترین معیار برای تحقق قتل عمد این است که قاتل در معرضیت قتل بوده و به آن التفات داشته ‌باشد. این معیار با برخی از مؤیدات فقهی و حقوقی تقویت می‌شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Critique and Examination of Most Jurists Viewpoints on Fulfillment of First-degree Murder

نویسندگان [English]

  • reza dehgan 1
  • sajjad mohammadi 2
  • mostafa bekhrad 3
1 Islamic Law School and Islamic Law Department of Shahid Madani University of Azerbaijan
2 PhD student of jurisprudence and the basics of Islamic law of the University of Mohammad Qom
3 teacher of university
چکیده [English]

Most of Imamiyah jurists believe that the criterion for fulfillment of first-degree murder is the purpose of the murder or often the instrument of the murder as being deadly. They have resorted to the narrations and consensus to prove their own theories. However, the narrations do not explicitly argue the most famous jurists' claim because first, the condition for fulfillment of the first-degree murder in narrations is the intention of the action. Apparently, based on the narrations, the intention of murder cannot be proven. Second, in narrations, there are only a few instances of frequently deadly actions mentioned in the narrations, and a few instances cannot be a general criterion for fulfillment of the first-degree murder. Third, the phrase "Bima Yaqtol Bemesleh" which has been used in many narrations is not considered as a criterion for often being deadly. However, in Islamic jurisprudence, and according to the most jurists' viewpoints, there are various instances of murder that are considered first-degree murder. However, these are not the most jurists' desired criteria. Fourth, consensus is not the condition for fulfillment because by ignoring the breach of promise, such consensus is based on evidence. Fifth, intention is an inner state and cannot be understood without expressing the intention by the intender. Therefore, the criterion of intention for the murder in the outside world is not very practical. In addition, the term "often being deadly" is an ambiguous concept. This concept has not been defined in Islamic jurisprudence and law and is limited to instances. So, it cannot be considered as a useful and salient criterion. It seems the best criterion for fulfillment of the first-degree murder is that the murderer must be subjected to the murder and be aware of that. This criterion is reinforced with some of the confirmed jurisprudential and legal viewpoints.

کلیدواژه‌ها [English]

  • First-degree murder
  • intention of murder
  • often being deadly
  • being subjected to murder
1. ابن‌ادریس حلی، محمد (1410ق)، السرائر، ج3، چ2، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
2. ابن‌زهره، حمزة ‌بن علی حلبی (1417ق)، غنیة النزوع، چ1، قم: مؤسسه امام صادق(علیه السلام).
3. اردبیلی، احمد (1403ق)، مجمع الفائدة و البرهان، ج13، چ1، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
4. آقایی‌نیا، حسین (1395)، جرائم علیه اشخاص، چ15، تهران: میزان.
5. بجنوردی، سیدحسن (1419ق)، القواعد الفقهیة، ج6، چ1، قم: نشر الهادی.
6. بحرانی، محمد (1429ق)، بحوث فی مبانی علم الرجال، چ2، قم: مکتبة فدک.
7. پیرداده بیرانوند، احسان‌الله (1389) «بررسی مبانی فقهی مجازات قتل عمد»، در: مجله کانون، ش104، ص73.
8. تبریزی، شیخ جواد (بی‌تا)، استفتائات جدید، چ1، قم: بی‌نا.
9. حر عاملی، محمدبن حسن (1409ق)، وسائل الشیعة، ج29، چ1، قم: مؤسسه آل‌البیت(علیهم السلام).
10. حلبی، ابوالصلاح (1403ق)، الکافی فی الفقه، چ1، اصفهان: کتابخانه امیرالمؤمنین(علیه السلام).
11. خمینی (امام)، سیدروح‌الله (بی‌تا)، تحریر الوسیلة، ج2، چ1، قم: مؤسسه مطبوعات دار العلم.
12. خوانساری، سیداحمد (1405ق)، جامع المدارک، چ2، قم: مؤسسه اسماعیلیان.
13. خوئی، سیدابوالقاسم (1410ق)، تکملة المنهاج، چ28، قم: نشر مدینة العلم.
14. ـــــــــــــــ (1422ق)، مبانی تکملة المنهاج، ج42، چ1، قم: مؤسسة إحیاء آثار الإمام الخوئی.
15. راغب اصفهانی، حسین (1412ق)، المفردات فی غریب القرآن‏‏، چ1، دمشق: دارالعلم ـ الدار الشامیة.
16. سبحانی، جعفر (1419ق)، مصادر الفقه الإسلامی و منابعه، چ1، بیروت: دار الأضواء.
17. سبزواری، سیدعبدالاعلی (1413ق)، مهذّب الأحکام، ج28، چ4، قم: مؤسسة المنار.
18. سلاّر دیلمی، حمزه (1404ق)، المراسم العلویة و الأحکام النبویة، چ1، قم: منشورات الحرمین.
19. شبیری زنجانی، سیدموسی(1387)، رسالۀ توضیح‌المسائل، ج2، چ6، قم: انتشارات دفتر معظم‌له.
20. شوشتری، محمدتقی (1406ق)، النجعة فی شرح اللمعة، ج11، چ1، تهران: کتاب‌فروشی صدوق.
21. شهید اول (محمد بن مکی) (1410ق)، اللمعة الدمشقیة، چ1، بیروت: دار التراث ـ الدار الإسلامیة.
22. شهید ثانی (زین‌الدین عاملی) (1412ق)، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ج2، قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
23. ـــــــــــــــ (1413ق)، مسالک الأفهام، ج15، چ1، قم: مؤسسة المعارف الإسلامیة.
24. شیخ صدوق (ابوجعفر محمدبن علی) (1413ق)، من لا یحضره الفقیه، ج4، چ2، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
25. ـــــــــــــــ (1418ق)، الهدایة فی الأصول و الفروع، چ1، قم: مؤسسه امام هادی(علیه السلام).
26. شیخ طوسی (محمدبن حسن) (1387ق)، المبسوط، ج7، چ3، تهران: المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة.
27. ـــــــــــــــ (1400ق)، النهایة، چ2، بیروت: دار الکتاب العربی.
28. ـــــــــــــــ (1407ق)، تهذیب الأحکام، ج5 و 10، چ4، تهران: دار الکتب الإسلامیة.
29. شیخ مفید (محمد بن محمد بن نُعمان) (1413ق)، المقنعة، چ1، قم: کنگره شیخ مفید.
30. صاحب جواهر (محمدحسن نجفی) (1404ق)، جواهر الکلام، ج12 و 42، چ7، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
31. طباطبایی، سیدعلی (1418ق)، ریاض المسائل، ج16، چ1، قم: مؤسسه آل‌البیت(علیهم السلام).
32. عاملی، سیدمحمدحسین (1427ق)، الزبدة الفقهیة، ج9، چ4، قم: دارالفقه للطباعة و النشر.
33. علامه حلی (حسن ‌بن یوسف) (1410ق)، إرشاد الأذهان، ج2، چ1، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
34. ـــــــــــــــ (1411ق)، تبصرة المتعلمین، چ1، تهران: مؤسسه چاپ و نشر وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
35. ـــــــــــــــ (1413ق)، قواعد الأحکام، ج3، چ1، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
36. ـــــــــــــــ (1420ق)، تحریر الأحکام، ج5، چ1، قم: مؤسسه امام صادق(علیه السلام).
37. فاضل لنکرانی، محمد (1421ق)، تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة ـ القصاص، چ1، قم: مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام).
38. فاضل مقداد (مقدادبن عبدالله سیوری حلّی) (1404ق)، التنقیح الرائع، ج4، قم: انتشارات کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی(قدس سره).
39. فاضل هندی، محمد (1416ق)، کشف اللثام، ج11، چ1، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
40. کلانتری، کیومرث و فتاح جعفرزاده (1391)، «ضابطه و مصادیق کار نوعاً کشنده با نگرش بر قانون مجازات اسلامی مصوب 1392»در: مجله دیدگاه‌های حقوق قضایی، ش60، ص151.
41. کلینی، محمد (1407ق)، الکافی، ج7، چ4، تهران: دار الکتب الإسلامیة.
42. مجلسی، محمدباقر (1406)، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، ج12، چ1، قم: انتشارات کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی(قدس سره).
43. محقق حلّی (جعفربن حسن) (1408ق)، شرائع الإسلام، ج4، چ2، قم: مؤسسه اسماعیلیان.
44. ـــــــــــــــ (1418ق)، المختصر النافع، ج2، چ6، قم: مؤسسة المطبوعات الدینیة.
45. مغنیه، محمدجواد (1421ق)، فقه الإمام الصادق(علیه السلام)، ج6، چ2، قم: مؤسسه انصاریان.
46. موسوی اردبیلی، سیدعبدالکریم (1418ق)، فقه القصاص، چ1، قم: انتشارات نجات.
47. میرمحمدصادقی، حسین (1394)، جرایم علیه اشخاص، ج1، چ18، تهران: میزان.