پرسش و پاسخ از محضر استاد آیت الله عزالدین زنجانى

نوع مقاله : مقاله پژوهشی


سؤالاتى را در رابطه با شبیه سازى طرح فرموده بودید; با دقت در اطراف مسئله, آنچه به نظر قاصر رسید, به ترتیب مکتوب پاسخ داده مى شود. العلم عندالله سبحانه و تعالى و علیه التوکل:
1. آیا مطالعات ژنتیکى شبیه سازى انسان, از نظر شرعى جایز است یا نه؟ آیا جامعه پزشکى مسلمان, مجاز هستند وارد مطالعه این شیوه علمى شوند یا صبر کنند تا دیگران تجربه نموده و از نتایج آن بهره مند شوند؟
ج1: بنابر اصل اباحه, مطالعه کردن در شبیه سازى انسان اشکالى ندارد. و این که بعضاً به آیه 119 سوره نساء (ولآمرنهم فلیغیّرن خلق الله) تمسک مى شود که این کار تغییر در خلقت و جایز نیست, درست به نظر نمى رسد; چه این که اولاً, مراد از تغییر خلق الله در روایات وارده, به امر خدا یا دین خدا تفسیر شده, یعنى امر خدا به خداپرستى که از فطرت پاک توحیدى انسان نشئت مى گیرد, نهاده شده و ربطى به موضوع فوق ندارد. و ثانیاً, خود شبیه سازى تغییر در خلقت نیست; بلکه استفاده از خلقت و بهره گیرى از امکانات موجود در خود انسان است و این دلیل بر عظمت خداست که بشر با پیشرفت علوم به رمز و رازهاى نهفته در انسان پى مى برد; مثل کشف اتم که یک کشف بسیار بزرگى است. گرچه بعضى آن را مورد سوءاستفاده قرار داده اند, ولى باید جلوى سوءاستفاده را گرفت, نه اصل قضیه را. پس هیچ دلیل قرآنى و غیر قرآنى بر منع چنین کارى نداریم و مجازاتى هم ندارد.
2. بر فرض جواز تحقیقات شبیه سازى, آیا همانندسازى فى نفسه, جایز است؟
ج2: شبیه سازى انسان فى حد نفسه اشکالى ندارد, مگر این که یکى از عناوین محرمه بر او منطبق شود مثل مفسد فى الارض یا جانى بالفطره که در طول تاریخ به وجود آمده اند.
3. از نظر علمى تفاوتى میان شبیه سازى انسانى و درمانى وجود ندارد; زیرا در هر دو مورد از یک تکنیک استفاده مى شود. تفاوت اساسى در هدف است. به این معنا که در شبیه سازى درمانى پس از اجراى تکنیک و گرفتن سلول هاى بنیادى, جنین به وجود آمده, از میان برده مى شود; حال آن که در شبیه سازى انسانى, جنین شکل گرفته تا مرحله به دنیا آمدن و کمال , نگه داشته مى شود. اینک سؤال این است که آیا مى توان به استناد هدف, شبیه سازى درمانى را مجاز و انسانى را حرام شمرد؟
ج3: وقتى ما در اصل شبیه سازى دلیلى بر حرمت نداریم, چه شبیه سازى انسانى و یا درمانى فرق نخواهد کرد و اشکالى ندارد.
4. عالمان اهل سنت میان شبیه سازى درمانى و انسانى تفاوت مى گذارند و اوّلى را مجاز و دومى را حرام مى دانند; اما بسیارى از مخالفان شبیه سازى در غرب از جمله کاتولیک ها این تفاوت را نادرست و مبتنى بر سوءفهمى عمیق مى دانند. آنان از این جهت تفاوتى در حکم میان این دو نوع قائل نمى شوند. به نظر شما منطقاً چنین تفاوتى پذیرفتنى است؟ چرا؟
ج4: ادله عالمان اهل سنت ذکر نشده تا بررسى شود. ضمناً در قرآن منشأ انسان را منحصر به منى نمى داند; بلکه قبل از منى خاک است: (و من آیاته ان خلقکم من تراب ثم اذا انتم بشر تنتشرون) (سوره روم, آیه20). و بعید به نظر نمى رسد روزى بشر همین سلول ها را از خاک کشف کند, و روایاتى که در علائم آخرالزمان آمده و تصریح دارد که بشر به آنچه دلش مى خواهد دست خواهد یافت به جز مرگ, این حقیقت را تأیید مى کند.
5. در میان اهل سنت نسبتاً اجماعى بر ضد شبیه سازى وجود دارد و این کار حرام شمرده مى شود; حال آن که در میان عالمان شیعه چنین اتفاق نظرى وجود ندارد. به نظر شما آن اجماع موجه است؟ یا این که اختلاف رأى؟
ج5: همان طور که در کتب اصول مقرر شده, اجماع در نزد خاصه یک معناى خاص و با دیدگاه عامه فرق دارد, و اجماع در نزد خاصه هم معلوم نیست.
6. شبیه سازى مردگان ـ در صورت امکان ـ چه حکمى دارد؟ آیا شبیه سازى دانشمندان بزرگ و نوابغ سیاسى و علمى که زنده نیستند, جایز است؟
ج6: چنانچه امکان عملى داشته باشد, دلیلى بر عدم جواز نداریم.
7. انتساب فرد پدید آمده از طریق شبیه سازى,به چه کسى است؟ آیا او فرزند صاحب سلول یا برادر دوقلوى او است؟ در مورد زنى که نسخه بدل در رحم وى پرورش یافته است, آیا جنین, فرزند او نیز محسوب مى شود؟
ج7: گرچه فرد پدید آمده, به نحو متعارف نیست که شبیه سازى شده, ولى عرفاً به او عنوان تولد صدق مى کند و این عنوان هم به صاحب سلول و هم رحم پرورش شده صدق مى کند.
8. آیا جارى کردن عقد نکاح بین زن و مرد نامحرمى که در این عملیات (شبیه سازى) مورد استفاده قرار مى گیرند, لازم است یا خیر؟
ج8: پس در صدق عنوان ولد قهراً سایر احکام هم جارى است.
9. آیا سلول بارور شده مرد را بعد از طلاق یا فوت او قبل از انقضاى عدّه, مى توان در رحم همسر تزریق کرد یا خیر؟ و در این صورت حکم ارث چگونه خواهد بود؟
ج9: فرقى بین زمان فوت و بعد از فوت نیست. نظیر این مسئله , آن است که اگر منى مرد را در محل خاص طبى حفظ کنند و پس از مرگ شوهر در رحم همسرش قرار دهند که عنوان ولد بر او صدق مى کند; منتها در این فرض ارث بردن چنین نوزادى محل اشکال است, ولى سایر عناوین صدق مى کند.
10. حکم نوزادى که از سلول زن دیگرى شبیه سازى شده, چیست؟ آیا فرزند متولد شده, دو مادر دارد یا یک مادر؟
ج10: یک مادر دارد; چون عنوان تولد از دومى است و نه از اوّلى.
11. ازدواج فرد شبیه سازى شده با فرزندان صاحب سلول, چه حکمى دارد؟
ج11: چون با صدق عنوان تولد انتساب به شخص روشن مى شود, قهراً سایر عناوین هم به تبع آن صدق مى کند.
12. نیرومندترین استدلال بر ضد شبیه سازى انسانى آن است که این کار بنیان خانواده را به هم خواهد ریخت و این کار با مصالح کلى اسلام ناسازگار است. نظر شما در مورد این دلیل و کارآیى آن چیست؟
ج12: البته وقتى بنیاد خانواده مورد مخاطره قرار مى گیرد که انسان شبیه سازى شده جزء خانواده حساب نشود, ولى اگر جزء خانواده حساب شد, قهراً پیامدهاى آن هم برطرف مى شود. والحمدلله اولاً و آخراً.