unavailable
unavailable
با گسترش ارتباطات در جهان امروز, مشکل اختلافات اجتهادى مى تواند گاه در قالب یک معضل سیاسى و اجتماعى درآید که موجب وهن دین و ضعف مسلمین در برابر کفار مى باشد و راه حل آن پیروى از احکام حکومتى ولى ّ فقیه است.تصرفات حاکم اسلامى براى همه مردم و حتى بر فقها و مراجع دیگر نیز نافذ است. مشهور فقهاى شیعه حکم حاکم را براى اثبات اول ماه هاى قمرى معتبر مى دانند. ادله ولایت عام فقیه و ادله خاص در جواز حکم به اول ماه بر مدعاى آنها دلالت دارد و علاوه بر اینها به ادله ولایت قضا و سیره مسلمین نیز مى توان تمسک کرد.تبعیت از حکم حاکم در همه حالات واجب است, مگر در حالتى که مکلف یقین به خطاى حاکم در نفس حکم پیدا کند و در این حالت نیز نباید مخالفت خود را اظهار دارد.
شرایط زمان و مکان، خواه ناخواه بر تمام عرصههای زندگی حتی عبادات، تاثیر میگذارند و در کیفیت انجام آنها تغییراتی را پدید میآورند. این مقاله در صدد آن است که به جای عنوان غنا که تنها نوع خاصی از موسیقی و سبک شهوانی است، از عنوان لهو که شامل هر نوع سبک و موسیقی انحرافی میشود، استفاده کند و حرمت تلاوت قرآن و مراثی را در تمام موارد لهوی حتی اگر عنوان غنا بر آن صدق نکند، مطرح سازد. زیرا امروزه سبکهای موسیقی و خوانندگی تنوع شگرفی یافته و هر مکتب و مذهب و ایدهای خود را در قالب سبکی خاص از موسیقی و خوانندگی عرضه میسازد.
بحث از روایى یا نارواییِ کاربستِ حیله هاى شرعى, همواره از مباحث جنجالى و پُر تنش در حوزه فقه اسلامى بوده است. فقیهان امامى در مواجهه با این پدیده, به دو گروهِ موافق و مخالف طبقه بندى مى گردند و هرکدام براى اثبات دیدگاه خویش, به دلایلى چنگ مى زنند. موافقان, عمدتاً با ادلّه نقلى و عقلى, در پیِ ایجادِ رهیافتى سازگارمند میان این گونه حیله ها با نظامِ حقوقیِ اسلام هستند. در برابر, مخالفان نیز با رویکردى فلسفه گرا و حکمت اندیش به شریعت, کاربستِ این گونه تقلّبات قانونى را نه تنها فى نفسه ناروا مى خوانند, که آن را با روح و جوهره شریعت نیز ناسازگار مى دانند. این نوشتار پس از بیان اندکى از دلایل دو طرف, چند گزاره را مفروض داشته و یک نظریه را نیز درافکنده است, اما مفروضات عبارت اند از:1 . هیچ کدام از ادلّه به گونه اى مطلق, مثِبت روایى حیله نیستند و هیچ کدام نارواییِ آن را اثبات نمى کنند;2 . میان فقیهان در مقام ثبوت, اختلافى در این موارد وجود ندارد:ییکم ـ حیله اى که به خودیِ خود مباح است و طریقى براى رسیدن به هدفِ مباح واقع شود, روا خواهد بود.دوم ـ حیله اى که به خودیِ خود حرام یا وسیله اى براى رسیدن به امرى حرام باشد, ناروا خواهد بود.اساسِ چالش, در مقام اثبات و درباره مصادیقى از حیله هاست که در گنجاندن آنها در زیر یکى از دو صنف, تردید رُخ مى دهد.اما نظریه این است که میانِ معناى اصطلاحى حیله شرعى با معناى لغویِ آن, درآمیختگیِ معنایى صورت گرفته است; چراکه توسل به حیله شرعى, ناشى از گونه اى نگرانى است که فردِ باورمند در برابر حکمى الزامى در خویش, احساس مى کند. اما اشخاصى که به انگیزه فریب کارى و نیرنگ بازى جهت رسیدن به کارى حرام, دست به حیله مى زنند, کارشان تنها مصداقِ حیله به معناى لغوى است; زیرا بهره گیرى چنین افرادى از حیله ها و قضایایى که ظاهرى شرعى دارند, به لحاظِ برداشتِ مثبَتى است که متشرّعان از حیله دارند. بنابراین هر آنچه در لسانِ فقیهان و متشرعان حیله شرعى خوانده مى شود سه صورت بیش ندارد:1. برخى از آنها حقیقتاً حیله شرعى اند (مواردى که دین داران باورمند براى رفع نگرانیِ معقول خود به کار مى بندند);2. دسته اى تنها مَجازاً حیله شرعى اند و در حقیقت, داخل در قلمرو حیله لغوى و عرفى (از نوعِ مذموم) هستند (کلاه شرعى);3. پاره اى نیز مجازاً مصداقِ حیله شرعى و حقیقتاً داخلِ در معناى لغوى و عرفى حیله ولى از نوع مباح و غیرمذمومِ آن هستند.
روش شناسى از علوم ضرورى و کاربردى در شاخه هاى مختلف علمى است و هر علمى به حسب گزاره ها, اهداف و سنخ قضایاى آن روش هاى خاصى را مى طلبد. فقه و اصول و در نهایت اجتهاد از این قاعده مستثنى نیست. با این حال مورد غفلت قرار گرفته و کمتر بدان پرداخته شده است. مجله (کاوشى نو در فقه) بر آن است تا با ارائه دیدگاه هاى علمى بزرگان و صاحب نظرانى که داراى سبک علمى هستند, قدم هایى را در این راستا بردارد. آنچه که در پیش رو دارید, تقریر درس مکاسب آیت اللّه مددى است که بیانگر روش اجتهادى وى و جایگاه قرآن در فقاهت از دیدگاه ایشان است که به قلم فاضل محترم آقاى سلمان دهشور نگاشته شده است.
unavailable