تعابیر اصولیان دربارۀ ماهیت قرینۀ مناسبت مختلف است. ایشان، درنهایت، آن را نوعی قرینۀ عرفی میشمارند. باوجود این، همواره فهم عرفیِ عام ملاک نیست؛ بلکه قرینیت قرینه در مواردی به فهم عرف متشرعه وابسته است. اصولیان از قرینۀ مناسبت در اثبات مفهوم برای وصف و در بحث از مشتق و نیز در رفع اجمال دلیل و تعیین کفایی بودن واجب سود جستهاند. چنانکه برای اثبات تعدد مطلوب، اثبات جریان استصحاب، ترجیح أحد المتزاحمین علی الآخر، رفع نوعی اجمال از حدیثِ رفع و حدیث لاضرر و برخی قواعد فقهی مستنبط، گاه قرینۀ مناسبت را بهکار گرفتهاند. در همۀ این موارد، حجیت قرینه برپایۀ تنقیح ظهور عرفی است. نمونههای بسیاری میتوان یافت که حل مسائل شرعی، درنهایت، منوط به نوعی استظهار عرفی از نصوص است. قرینیت قرینۀ مناسبت، بهلحاظ شکستن اطلاق و رفع اجمال دلیل، در این نمونهها نقشی اساسی دارد.