ORIGINAL_ARTICLE
درآمدى بر فقه حکومتى(تعریف و مبانى)
مقاله پیش رو برگرفته از پژوهش نویسنده با عنوان »فقه حکومتى، مبانى و منابع« است که در شمار مجموعه مقالات و نشستهاى »رویکرد حکومتى به فقه«، به کوشش دانشور گرامى حجةالاسلام والمسلمین سعید ضیائى فر، در پژوهشکده فقه و حقوق، به انجام رسیده است. به لحاظ اهمیت و تقدم منطقى، ویراستهاى از بخش تعریف و مبانى فقه حکومتى ارائه مىشود.
https://jf.isca.ac.ir/article_3022_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
2011-12-22
3
44
فقه حکومتى
ولایت فقیه
شئون امامت
اهداف فقه
کتابنامه
1
قرآن کریم.
2
1.نهج البلاغه، نسخه صبحى صالح.
3
2.آراستهفر، محمد، نقد و نگرش بر فرهنگ اصطلاحات علمى اجتماعى، نشر گستره، تهران، 1370ش.
4
3.آشورى، داریوش، دانشنامه سیاسى، مروارید، تهران، 1370ش.
5
4. آلن، بیرو، فرهنگ علوم اجتماعى، انتشارات کیهان، تهران، 1375ش.
6
5.ابناثیر، النهایة، اسماعیلیان، قم، 1364ش.
7
6.ابنعاشور، محمد، مقاصد الشریعة الاسلامیة، دارالنفائس، عمان، 1421ق.
8
7. ابنفارس، احمد، مقائیس اللغة، مکتب الاعلام الاسلامى، قم، 1404ق.
9
8. ابومحمد، عبدالحمید، مبانى سیاست، چاپ هشتم: انتشارات توس، تهران، [بى تا].
10
9. ابویحیى، محمد حسن، اهداف التشریع الاسلامى، دارالفرقان، عمان، 1405ق.
11
10. اصفهانى، محمدتقى، هدایة المسترشدین، جماعة المدرسین، قم، 1420ق.
12
11. القمى، میرزا ابوالقاسم، قوانین الاصول، چاپ قدیم.
13
12. انصارى، مرتضى، فرائد الاصول، چاپ قدیم.
14
13. بهائى، محمد (شیخ بهایى)، زبدة الاصول، مرصاد، قم، 1381ش.
15
14. جوادى آملى، عبدالله، ولایت فقیه، نشر اسراء، قم، 1383ش.
16
15. حائرى، محمدحسین، الفصول الغرویة، دار احیاء العلوم الاسلامیة، قم، 1404ق.
17
16. حسن بن زینالدین، معالم الدین، چاپ قدیم: منشورات الرضى، قم، [بى تا].
18
17. حسینى مراغى، میرفتاح، العناوین، چاپ اول: موسسة النشر الاسلامى، قم، 1417ق.
19
18. حلى، جعفر (محقق)، الرسائل التسع، مکتبة آیتالله المرعشى، قم، 1371ش.
20
19. --------------------، جوهر النضید، انتشارات بیدار، قم، 1363ش.
21
20. --------------------، منتهى المطلب، مجمع البحوث الاسلامیة، مشهد، 1412ق.
22
21. --------------------، نهج الحق و کشف الصدق، دارالهجرة، قم، 1407ق.
23
22. حلى، حسن (علامه)، کشف المراد فى شرح تجرید الاعتقاد، الاعلمى، بیروت، 1979م.
24
23. حلى، محمد (فخرالمحققین)، ایضاح الفوائد، المطبعة العلمیة، قم، 1387ش.
25
24. خراسانى، آخوند ملا محمد کاظم، کفایةالاصول، آلالبیت(ع)، قم، 1417ق.
26
25. راغب اصفهانى، مفردات الفاظ القرآن، مکتبة المرتضویة، تهران، [بىتا].
27
26. سبزوارى، حسن، وسیلة الوصول الى حقائق الاصول، جماعة المدرسین، قم، 1419ق.
28
27. سروش، عبدالکریم، مدارا و مدیریت، مؤسسه فرهنگى صراط، تهران، 1376ش.
29
28. سروش، محمد، دین و دولت در اندیشه اسلامى، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، قم، 1378ش.
30
29. شوکانى، ارشاد الفحول، دارالفکر، [بى جا]، [بى تا].
31
30. صدر، سید محمدباقر، دروس فى علم الاصول، دار الکتاب اللبنانى، بیروت، 1406ق.
32
31. طباطبایى، سید محمدحسین، المیزان، الاعلمى، بیروت، 1393ق.
33
32. طلوعى، محمود، فرهنگ جامع سیاسى، نشر علم، تهران، 1372ش.
34
33. عاملى، زینالدین (شهید ثانى)، الروضة البهیة، داورى، قم، 1410ق.
35
34. --------------------، روض الجنان، آلالبیت(ع)، قم، [بى تا].
36
35. عاملى، محمد بن جمالالدین (شهید اول)، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، قم، [بى تا].
37
36. علىبابایى، غلامرضا، فرهنگ علوم سیاسى، ویسى، تهران، 1369ش.
38
37. عمید زنجانى، عباسعلى، فقه سیاسى، انتشارات امیر کبیر، تهران، 1367ش.
39
38. غزالى، ابوحامد، المستصفى، دارالکتب العلمیة، بیروت، 1417ق.
40
39. فارابى، ابونصر، کتاب السیاسة المدنیة، انتشارات الزهراء، تهران، 1366ش.
41
40. قاضى، ابوالفضل، حقوق اساسى و نهادهاى سیاسى، دانشگاه تهران، تهران، 1375ش.
42
41. قاضىزاده، کاظم، اندیشههاى فقهى سیاسى امام خمینى(ره)، مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهورى (معاونت اندیشه اسلامى)، تهران، 1377ش.
43
42. کاظمى، محمدعلى، فوائد الاصول، تقریراً لما افاده المیرزا محمدحسین النائینى، جماعة المدرسین، قم، 1404ق.
44
43. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافى، تحقیق: علىاکبر غفارى، چاپ پنجم: دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1363ش.
45
44. مجلسى، محمدباقر، بحار الانوار، اسلامیه، تهران، [بى تا].
46
45. مطهرى، مرتضى، علل گرایش به مادیگرى، انتشارات صدرا، قم، [بىتا].
47
46. --------------------، نهضتهاى اسلامى، صدرا، تهران، 1367ش.
48
47. منتظرى، حسینعلى، دراسات فى ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة، چاپ دوم: المرکز العالمى للدراسات الاسلامیة، قم، 1409ق.
49
48. موسوى الخمینى، روح الله(امام خمینى)، کتاب البیع، مطبعة الآداب، نجف، 1394ق.
50
49. موسوى الخمینى، روحالله (امام خمینى)، ولایت فقیه، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى(ره)، تهران، 1379ش.
51
50. مهریزى، مهدى، »فقه حکومتى«، فصلنامه نقد و نظر، سال سوم، ش4، ش پیاپى12.
52
51. نائینى، محمدحسین، تنبیه الامة و تنزیه الملة، توضیحات: سیدمحمود طالقانى، شرکت سهامى انتشار، تهران، 1378ش.
53
52. نجفى اصفهانى، محمدرضا، وقایة الاذهان، آلالبیت(ع)، قم، 1413ق.
54
× مسئول پژوهشکده فقه و حقوقِ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى.
55
1. »فقه حکومتى«، مجله نقد و نظر، سال سوم، ش4، پاییز 1376.
56
2. کتاب البیع، ج2، ص633.
57
3. مقائیس اللغة، ج4، ص442; النهایة، ج3، ص465.
58
4. مفردات الفاظ القرآن، ص398.
59
5. معالم الدین، ص22; قوانین الاصول، ص5.
60
6. ر. ک: هدایة المسترشدین، ج1، ص54 به بعد.
61
7. قوانین الاصول، ص5; هدایة المسترشدین، ج1، ص59.
62
8. قوانین الاصول، ص5; هدایة المسترشدین، ج1، ص60.
63
9. مانند: معالم الدین، ص22; قوانین الاصول، ص6.
64
10. هدایة المسترشدین، ج 1، ص 69.
65
11. ر. ک: هدایة المسترشدین، ج1، ص70 به بعد.
66
12. ر. ک: حقوق اساسى و نهادهاى سیاسى، ص176.
67
13. ر. ک: فرهنگ علوم اجتماعى، ص152، واژه حکومت، هیئت حاکمه.
68
14. ر. ک: مبانى سیاست، ص148، پاورقى9.
69
15. ر. ک: فرهنگ علوم اجتماعى; فرهنگ جامع سیاسى; فرهنگ علوم سیاسى; نقد و نگرش بر فرهنگ اصطلاحات علمى اجتماعى; دانشنامه سیاسى; و... .
70
16. حقوق اساسى و نهادهاى سیاسى، ص179.
71
17. همان، ص180.
72
18. همان، ص185.
73
19. همان، ص187.
74
20. فقه سیاسى، ج1، ص94. 21. جوهر النضید، ص213.
75
21. علامه حلى، جوهر النضید، ص 213.
76
22. همان.
77
23. همان، ص214.
78
24. همان، ص213.
79
25. همان.
80
26. براى اشاره، مرورى بر نوشتهها و گفتههاى مرحوم مهندس بازرگان، پیش و پس از پیروزى انقلاب اسلامى، نمونه مناسبى به نظر مىرسد.
81
27. ر. ک: نهضتهاى اسلامى، ص21، 36 و 41.
82
28. ر. ک: دراسات فى ولایة الفقیه، ج1، ص31.
83
29. کتاب السیاسة المدنیة، ص79 - 80.
84
30. مدارا و مدیریت، ص423.
85
31. علل گرایش به مادیگرى، ص179 - 180.
86
32. همان، ص180.
87
33. ر. ک: اندیشههاى فقهى سیاسى امام خمینى، ص68.
88
34. ر. ک: دین و دولت در اندیشه اسلامى، ص47 به بعد.
89
35. تنبیه الامة و تنزیه الملة، ص130.
90
36. همان، ص133.
91
37. همان، ص130.
92
38. براى توجه به تفاوت دو معناى شرعى بودن، ر. ک: ماهیت و آثار فقهى سرپیچى از احکام حکومتى، در مجموعه آثار کنگره امام خمینى و اندیشه حکومت اسلامى، ج7، ص281.
93
39. جوادى آملى، ولایت فقیه، ص379.
94
40. مدارا و مدیریت، ص423.
95
41. امام خمینى، ولایت فقیه، ص12.
96
42. همان، ص150.
97
43. همان، ص21.
98
44. علامه حلى در نهج الحق، ص172 به بعد، هشتاد و چهار آیه را فقط در تعیین امام مطرح کرده است.
99
45. المیزان، ج1، ص274.
100
46. کتاب الحجة در کافى شریف، ج2، ص168 به بعد.
101
47. نهج البلاغه، ص234، خطبه164.
102
48. بحار الانوار، ج78، ص46.
103
49. کشف المراد فى شرح تجرید الاعتقاد، ص388.
104
50. نهج الحق و کشف الصدق، ص171.
105
51. السیاسة المدنیة، ص72 به بعد.
106
52. »و مدبر المدینة و هو الملک انما فعله ان یدبّر المدن ترتیبا ترتبط به اجزا+ المدینة بعضها ببعض و تأتلف و ترتّب ترتیباً یتعاونون به على ازالة الشرور و تحصیل الخیرات« (همان، ص84).
107
53. کتاب البیع، ج2، ص621.
108
54. علل الشرایع، ج1، ص274.
109
55. همان، ص253.
110
56. القواعد و الفوائد، ج1، ص60.
111
57. اهداف التشریع الاسلامى.
112
58. منتهى المطلب، ج1، ص5.
113
59. الرسائل التسع، ص166.
114
60. روض الجنان، ص319، الروضة البهیة، ص125.
115
61. العناوین الفقهیة، ج2، ص160.
116
62. ر. ک: مباحث قیاس، استدلال، مصالح مرسله، استحسان، سد ذرایع و فتح ذرایع در این منابع: البرهان فى اصول الفقه; المستصفى; ارشاد الفحول; و... .
117
63. پایهگذار این روند، شاطبى در الموافقات است که در قرن هشتم مىزیسته; اما در سه قرن اخیر کار او پس از وقفهاى چند صد ساله پىگیرى شده است. (ر. ک: حجة الله البالغة; مقاصد الشریعة; اهداف التشریع الاسلامى).
118
64. اهداف التشریع الاسلامى، ص15.
119
65. همان، مقاصد الشریعة الاسلامیة، ص251.
120
66. اهداف التشریع الاسلامى، ص15.
121
67. ر. ک: المستصفى، ص174; الاصول العامة للفقه المقارن، ص381; احکام حکومتى و مصلحت، ص115-111.
122
68. القواعد و الفوائد، ج 1، ص 38.
123
69. اهداف التشریع الاسلامى، ص117.
124
70. همان تا ص268.
125
71. ازجمله: مقاصد الشریعة الاسلامیة، ص251 به بعد.
126
72. ر. ک: اهداف الشریعة الاسلامیة، ص119 به بعد.
127
73. ر. ک. زبدة الاصول، ص46; دروس فى علم الاصول، ج1، ص52; ایضاح الفوائد، ج1، ص8; الفصول الغرویة، ص336; ارشاد الفحول، ص6; المستصفى، ص5.
128
74. ولایت فقیه، ص30.
129
75. همان، ص31.
130
76. همان، ص33.
131
ORIGINAL_ARTICLE
فقه و امنیت
تمدنسازى ملازم است با تولید در عرصههاى علم و فرهنگ، سیاست و قدرت، و اقتصاد و ثروت; و تولید اینها بدون امنیت میسر نیست; و تولید امنیت بدون دانش امنیتى امکانناپذیر است. برخى از مسائلى که در این مقاله بحث شده، از این قرار است: جامعیت و فراگیرى نسبى نسبت به ساحات، سطوح، موضوعات و قلمروهاى امنیت; جامعیت و فراگیرى نسبى نسبت به تهدیدات و امنیت سخت و نرم; جامعیت و فراگیرى نسبى نسبت به کارگزاران امنیت و تهدید. فقه امنیت به لحاظ دانشى نیز از مختصاتى چون روشمند بودن، نظاممند بودن، هدفمند بودن، عملیاتى و عینى بودن و در نتیجه توجه عمده به مظاهر و شاخصهاى تهدید و امنیت برخوردار است.
https://jf.isca.ac.ir/article_3023_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
2011-12-22
45
86
فقه
امنیت
فقه امنیت
احکام امنیت
حفظ نفس
حفظ مال
حفظ نسل
حفظ عقل
حفظ دین
نجف
لک زایی
1
AUTHOR
کتاب نامه
1
قرآن کریم.
2
1. نهجالبلاغه.
3
2. امام سجاد، زینالعابدین(ع)، رساله حقوق امام سجاد(ع)، شرح: علىمحمد حیدرى نراقى، انتشارات نراقى، قم، 1389ش.
4
3. خامنهاى، سیدعلى، تقریرات درس خارج فقه »هدنه (آتش بس« سایت معظمله.
5
4. کلینى، الکافى، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365ش.
6
5. طباطبایى، محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، دارالکتب الاسلامیة، 1379ش.
7
6. صدرالمتألهین، الشواهد الربوبیة فى المناهج السلوکیة، باشراف محمد خامنهاى، تصحیح، تحقیق و مقدمه: مصطفى محقق داماد، [بىنا]تهران، 1382ش.
8
7. ---------------، رسائل سبعه: ... . الاعتباریات، نشر کتاب، قم، 1362ش.
9
8. ---------------، الرسائل التوحیدیه: رسالة الانسان قبل الدنیا، رسالة الانسان فى الدنیا، رسالة الانسان بعد الدنیا و... ، [بىنا]بیروت، 1412ق.
10
9. امام خمینى، روحالله، شرح حدث جنود عقل و جهل، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، تهران، 1378ش.
11
10. ---------------، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، تهران، 1377ش.
12
11. خواجه نصیرالدین، طوسى، اخلاق ناصرى، تصحیح و تحقیق: مجتبى مینوى و علیرضا حیدرى، چاپ ششم: خوارزمى، تهران، 1385ش.
13
12. ---------------، أساس الاقتباس، تصحیح: مدرس رضوى، چاپ سوم: دانشگاه تهران، تهران، 1361ش.
14
13. دعموش عاملى، على، دایرة المعارف اطلاعات و امنیت در آثار و متون اسلامى، نظارت: سید جعفر مرتضى عاملى، ترجمه: غلامحسین باقرى مهیارى و رضا گرمابدرى، دانشگاه امام حسین(ع)، [بىجا]1379ش.
15
14. عمید زنجانى، عباسعلى، فقه سیاسى، انتشارات امیر کبیر، [بىتا].
16
15. طاهرى خرمآبادى، سیدحسن، جهاد در قرآن، بوستان کتاب، قم، 1380ش.
17
16. الآصفى، محمدمهدى، الجهاد، تدوین: ابومیثم الشبیب، دفتر تبلیغات، قم، 1379ش.
18
17. نورى، حسین، جهاد، چاپ پنجم: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، [بىجا]، 1375ش.
19
18. عاملى، جعفر مرتضى، اصل مقابله به مثل در اسلام، ترجمه و نگارش: محمد سپهرى، امیر کبیر، [بىجا]، 1371ش.
20
19. قائم مقام فراهانى، میرزا عیسى، احکام الجهاد و اسباب الرشاد، تصحیح و مقدمه: دکتر غلامحسین زرگررىنژاد، بقعه، [بىجا]، 1380ش.
21
20. رسایل و فتاواى جهادى (شامل رسالهها و فتواهاى علماى اسلامى در جهاد با قدرتهاى استعمارى)، تدوین، تحقیق و تحشیه: محمد حسن رجبى، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، تهران، 1378ش.
22
21. مکتوبات و بیانات سیاسى و اجتماعى علماى شیعه، ج1200-1323)1)، تحقیق و تدوین: محمد حسن رجبى و فاطمه رویا پورامید، نشر نى، تهران، 1384ش.
23
22. مهاجرنیا، محسن، »زوال دولت در فلسفه سیاسى فارابى«، فصلنامه علوم سیاسى، ش10، پاییز 1379.
24
23. فارابى، ابونصر محمد، آراء اهل المدینة الفاضلة و مضاداتها، مقدمه و شرح و تعلیق: دکتر على بوملحم، مکتبة الهلال، بیروت، 1995م.
25
24. --------------، تحصیل السعاده، دار و مکتبة الهلال، تحقیق و شرح: على بوملحم، بیروت، [بى تا].
26
25. --------------، فصول منتزعه، تحقیق، تصحیح و تعلیق: دکتر فوزى نجار، چاپ دوم: المکتبة الزهرا(ع)، تهران، 1405ق.
27
26. --------------، تحصیل السعادة (مندرج در: الاعمال الفلسفیة)، مقدمه، تحقیق و تعلیق: دکتر جعفر آلیاسین، دار المناهل، بیروت، 1413ق.
28
27. --------------، احصاء العلوم، مقدمه و شرح: دکتر على بوملحم، مکتبة الهلال، بیروت، 1996م.
29
28. --------------، السیاسة المدنیة، مقدمه و شرح: دکتر على بوملحم، مکتبة الهلال، بیروت، 1996م.
30
29. عماره، محمد، الاسلام و الامن الاجتماعى، ترجمه: مجید احمدى، دانشگاه شیراز، 1383ش.
31
30. منجود، مصطفى محمود، الابعاد السیاسیة لمفهوم الامن فى الاسلام، المعهد العالمى للفکر الاسلامى، قاهره، 1996م.
32
40. صالحى نجفآبادى، نعمت الله، جهاد در اسلام، نشر نى، [بى جا]، 1382ش.
33
41. لکزایى، نجف، »فلسفه امنیت از دیدگاه امام خمینى«، فصلنامه مطالعات راهبردى، سال 1389، ش49.
34
42. --------------، »کاربردهاى امنیتى انسانشناسى حکمت متعالیه«، فصلنامه مطالعات راهبردى، سال 1389، ش50.
35
43. --------------، »سازوکارهاى تأمین امنیت ملى از دیدگاه محقق سبزوارى«، فصلنامه علوم سیاسى، سال1379، ش9.
36
44. --------------، »اصول رهیافت امنیتى پیامبر(ص) در قرآن کریم«، فصلنامه علوم سیاسى، سال 1385، ش35.
37
45. --------------، چالش سیاست دینى و نظم سلطانى، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، قم، [بى تا].
38
46. سبزوارى، محمد باقر، روضة الانوار عباسى، تصحیح و تحقیق: نجف لکزایى، بوستان کتاب، قم، [بى تا].
39
47. طوسى، خواجه نظامالملک، سیاستنامه، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا].
40
48. گرجى، ابوالقاسم، مقالات حقوقى، ج2، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا].
41
49. طباطبایى، محمدحسین، »ولایت و زعامت« (بحثى درباره مرجعیت و روحانیت، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا].
42
50. جوهرى، اسماعیل، الصحاح، ج 4، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا].
43
51. ابنمنظور، لسان العرب، ج 3، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا].
44
52. الزبیدى، محمد مرتضى، تاج العروس، ج 8، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا].
45
53. راغب اصفهانى، المفردات فى غریب القرآن، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا].
46
54. جعفرى لنگرودى، محمد جعفر، ترمینولوژى حقوق، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا].
47
55. شیخ صدوق، محمد بن على بن بابویه قمى، علل الشرائع، مکتبة الحیدریة، نجف اشرف، 1386ق.
48
56. شهید اول، محمد بن مکى عاملى، القواعد و الفوائد، به کوشش: سید عبدالهادى حکیم، کتابفروشى مفید، قم، [بى تا].
49
57. شهابى، محمود، ادوار فقه، چاپ چهارم: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، تهران، 1372ش.
50
58. خنجى اصفهانى، فضلالله بن روزبهان، سلوک الملوک، تصحیح و مقدمه: محمد على موحد، انتشارات خوارزمى، تهران، 1362ش.
51
59. صدر، سید محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، نگارش: سیدمحمود هاشمى، المجمع العلمى للشهید الصدر، [بى جا]، 1405ق.
52
60. صدر، سید محمد باقر، دروس فى علم الاصول (الحلقات)، دارالهادى للمطبوعات، قم، 1978م.
53
61. --------------، الفتاوى الواضحة وفقاً لمذهب اهلالبیت، دار الکتب اللبنانى و دار الکتب المصرى، بیروت و مصر، 1977م.
54
62. گرجى، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، سمت، تهران، 1375ش.
55
63. جناتى، محمد ابراهیم، ادوار اجتهاد از دیدگاه مذاهب اسلامى، کیهان، تهران، 1372ش.
56
64. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه فى مباحث الالفاظ و الملازمات العقلیة و مباحث الحجّة و الأصول العملیة، تحقیق: عباسعلى الزارعى السبزوارى، بوستان کتاب، قم، 1380ش.
57
65. امام خمینى، روحالله، تهذیب الأصول، نگارش: جعفر سبحانى، مؤسسة النشر الاسلامى، 1362ش.
58
66. انصارى، مرتضى، فرائد الأصول، مؤسسة النشر الاسلامى، قم، 1411ق.
59
67. خراسانى، محمدکاظم، (آخوند خراسانى)، کفایة الاصول، مؤسسة النشر الاسلامى، قم، 1412ق.
60
68. خوئى، سید ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، نگارش: محمد اسحاق فیّاض، دار انصاریان، قم، 1410ق.
61
69. --------------، مصباح الاصول، گرد آورنده: محمّد سرور بهسودى، نجف، 1386ق.
62
70. ولایى، عیسى، فرهنگ تشریحى اصطلاحات اصول، نشر نى، تهران، 1374ش.
63
71. مدرسى طباطبایى، حسین، مقدمهاى بر فقه شیعه (کلیات و کتابشناسى) ترجمه: محمد آصف فکرت، بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس، مشهد، 1368ش.
64
72. نجفى، محمد حسن، جواهر الکلام فى شرح شرائع الإسلام، تحقیق وتصحیح: شیخ عباس قوچانى، چاپ هفتم: دار إحیاء التراث العربى، بیروت، [بى تا].
65
73. مرکز تحقیقات کامپیوترى علوم اسلامى (نور)، نرم افزار جامع فقه اهل بیت، نسخه جدید، قم، 1389ش.
66
74. --------------، نرمافزار مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، قم.
67
75. --------------، نرمافزار مجموعه آثار امام خمینى، قم.
68
76. --------------، نرمافزار کتابخانه حکمت اسلامى، قم.
69
77. --------------، نرمافزار نورالعرفان، قم.
70
78. --------------، نرمافزار نورالسیره، قم.
71
79. --------------، نرمافزار جامع التفاسیر، قم.
72
80. --------------، نرمافزار نورالانوار، قم.
73
81. --------------، نرمافزار نورالجنان، قم.
74
82. --------------، نرمافزار کتابخانه اصول فقه، قم.
75
× مسئول پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسىِ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى.
76
1. دلالتهاى امنیتى آرا و نظرات برخى از این متفکران، توسط نگارنده مورد بررسى و تحقیق قرار گرفته است. (لکزایى، »فلسفه امنیت از دیدگاه امام خمینى«، فصلنامه مطالعات راهبردى، سال 1389، ش 49; همو، »کاربردهاى امنیتى انسانشناسى حکمت متعالیه«، فصلنامه مطالعات راهبردى، سال 1389، ش50).
77
2. سوره انعام، آیه 82.
78
3. جوادى آملى، تفسیر موضوعى، ج12، فطرت در قرآن، ص257.
79
4. الکافى، ج1، کتاب العقل و الجهل، ص28.
80
5. لکزایى، »سازوکارهاى تأمین امنیت ملى از دیدگاه محقق سبزوارى«، فصلنامه علوم سیاسى، سال1379، ش 9.
81
6. جوهرى، الصحاح، ج4، ص1901.
82
7. ابنمنظور، لسان العرب، ج3، ص270.
83
8. الزبیدى، تاج العروس، ج8، ص252.
84
9. راغب اصفهانى، المفردات فى غریب القرآن، ص125.
85
10. صدر، دروس فى علم الاصول، الحلقة الاولى، ص161.
86
11. علل الشرائع، باب237، رقم17، ص483.
87
12. جعفرى لنگرودى، ترمینولوژى حقوق، ص242.
88
13. خویى، مصباح الاصول، ج3، ص78.
89
14. صدر، الحلقات، الحلقة الثانیة، ص23.
90
15. مشکینى، اصطلاحات الاصول، ص121.
91
16. علامه طباطبائى، بحثى درباره مرجعیت و روحانیت، مقاله »ولایت و زعامت«، ص83.
92
17. گرجى، مقالات حقوقى، ج2، ص287.
93
18. فارابى، احصاء العلوم.
94
19. محقق حلى، شرایع الاسلام، فهرست.
95
20. سلار بن عبدالعزیز دیلمى، المراسم العلویه، ص 28و 145.
96
21. شهید اول، محمد بن مکى عاملى، القواعد و الفوائد، ج1، ص38.
97
22. همان.
98
23. همان، ص39.
99
24. صحیفه امام، ج15، ص113.
100
25. همان، ص116.
101
26. همان، ص117.
102
27. اعرافى، فقه تربیتى، ص92-91.
103
28. نائینى، تنبیه الأمة و تنزیه الملة، ص44-41.
104
29. همان، ص48-45.
105
30. همان، ص50-49.
106
31. امام خمینى، ولایت فقیه، ص 26-25.
107
32. همان، ص29-28.
108
33. همان، ص30.
109
34. همان، ص34.
110
35. امام خمینى، کتاب البیع، ج2، ص621.
111
36. لکزایى، چالش سیاست دینى و نظم سلطانى.
112
37. سلوک الملوک، ص82-79.
113
38. امام خمینى، کشف اسرار، ص 186 - 187.
114
39. همان، ص 225 - 226.
115
40. نهجالبلاغه، ص130-129.
116
41. لکزایى، »فلسفه امنیت از دیدگاه امام خمینى، فصلنامه مطالعات راهبردى، 1389، ش49.
117
42. شیخ صدوق، الاعتقادات، ص108.
118
43. علامه مجلسى، بحار الانوار، ج48، ص136
119
ORIGINAL_ARTICLE
گسترش موضوع فقه نسبت به رفتارهاى جوانحى
نوشتار حاضر به گستره فقه و دایره موضوع این دانش مىپردازد و به این سؤال پاسخ مىدهد که »آیا دانش فقه، تنها به رفتارهاى ظاهرى و جوارحى مکلفان نظر دارد و یا رفتارهاى باطنى و جوانحى را نیز دربرمىگیرد؟ و صرف نظر از قلمرو فقه موجود، آیا رفتارهاى جوانحى نیز متصف به احکام پنجگانه مىشوند؟ مقاله پیش رو، دیدگاه عدم شمول را مطرح مىنماید و با ریشهیابى این نظریه، نتیجه مىگیرد که خروج یا اخراج رفتارهاى اختیارى جوانحى از دایره موضوع فقه، به تدریج صورت گرفته و ترویج شده است.
https://jf.isca.ac.ir/article_3024_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
2011-12-22
87
130
موضوع فقه
افعال جوانحى
فقه عقیده
فقه اخلاق
فقه تربیتى
علیرضا
اعرافی
1
AUTHOR
سید نقی
موسوی
2
AUTHOR
منابع
1
1. ابن ابىالجمهور احسایى، الأقطاب الفقهیة على مذهب الإمامیة، محقق و مصحح: محمد حسون، چاپ اول: کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى، قم، 1410 ق.
2
2. ابنخلدون، عبدالرحمن، دیوان المبتدأ و الخبر فى تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأکبر (معروف به تاریخ ابنخلدون)، تحقیق: خلیل شحادة، چاپ دوم: دار الفکر، بیروت، 1408ق.
3
3. اعرافى، علیرضا، فقه تربیتى، تحقیق و تحریر: سید نقى موسوى و على حسینپناه، چاپ اول: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1387ش.
4
4. -------------------، فقه تربیتى، تحقیق و تحریر: سید نقى موسوى، على حسینپناه و صمد سعیدى، چاپ اول: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1387ش.
5
5. -------------------، متن درسهاى خارج »مبانى کلامى اجتهاد«، جلسات 9 - 15 (تاریخ 1385/10/4-1385/9/20)، ثبت شده در مؤسسه اشراق و عرفان، قم.
6
6. -------------------، جامعیت دین (نسخه پیش از انتشار)، تحقیق و نگارش: سید نقى موسوى، مؤسسه اشراق و عرفان، قم.
7
7. -------------------، بررسى فقهى خودشناسى (نسخه پیش از انتشار)، تحقیق و نگارش: سید نقى موسوى، مؤسسه اشراق و عرفان، قم.
8
8. ابنمنظور، لسان العرب، دار احیاء التراث العربى، بیروت، 1416ق.
9
9. اصفهانى، محمدتقى، هدایة المسترشدین، مؤسسه آل البیت(ع)، [بى جا]، [بى تا].
10
10. جناتى، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا] (برگرفته از: نرمافزار جامع فقهاهل بیت1/2).
11
11. حکیم، سید محسن، منهاج الصالحین، با تعلیقات شهید سید محمدباقر صدر، دار التعارف للمطبوعات، بیروت، 1410ق.
12
12. حر عاملى، وسائل الشیعة، مؤسسه آلالبیت(ع)، قم، 1409ق.
13
13. حلبى، أبوصلاح، تقریب المعارف، تحقیق: فارس تبریزیان، انتشارات محقق، [بى جا]، 1375ش.
14
14. -------------------، الکافى فى الفقه، تحقیق و تصحیح: رضا استادى، چاپ اول: [بى نا] اصفهان، 1403ق.
15
15. حلبى، ابن أبىالمجد، إشارة السبق إلى معرفة الحق، تحقیق و تصحیح: لجنة التحقیق فى مؤسسة الإمام الصادق(ع)، چاپ اول: مؤسسة النشر الإسلامى التابعة لجماعة المدرسین، قم، 1414ق.
16
16. حلى، حسن بن یوسف (علامه حلى)، تذکرة الفقهاء، چاپ قدیم، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا] (برگرفته از: نرمافزار جامع فقه اهلبیت1/2).
17
17. -------------------، منتهى المطلب فى تحقیق المذهب، محقق و مصحح: بخش فقه در جامعه پژوهشهاى اسلامى، چاپ اول: مجمع البحوث الإسلامیة، مشهد، 1412ق.
18
18. -------------------، تحریر الأحکام الشرعیة على مذهب الإمامیة، (برگرفته از: نرمافزار جامع فقه اهلبیت 1).
19
19. حویزى، عبد على بن جمعه عروسى، تفسیر نور الثقلین، تحقیق: سید هاشم رسولى محلاتى، چاپ چهارم: انتشارات اسماعیلیان، قم، 1415ق.
20
20. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فى غریب القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داودى، چاپ اول: دارالعلم الدار الشامیة، بیروت، 1412ق.
21
21. زحیلى، وهبه، الفقه الاسلامیة و ادلته، چاپ اول: [بى نا]، دمشق، 1401ق.
22
22. زرکشى، بدرالدین، المنثور فى القواعد، تحقیق: د. تیسیر فائق أحمد محمود، چاپ دوم: وزارة الأوقاف والشئون الإسلامیة، کویت، 1405ق.
23
23. سبحانى، جعفر، تاریخ الفقه الإسلامى و أدواره، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا] (برگرفته از: نرمافزار جامع فقه اهلبیت 1).
24
24. سبزوارى، سید عبدالأعلى، مهذّب الأحکام فى بیان الحلال و الحرام، چاپ چهارم: مکتب آیت الله السید السبزوارى، قم، 1413ق.
25
25. سجادى، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، چاپ سوم: انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1373 ش.
26
26. -------------------، فرهنگ اصطلاحات فلسفى ملاصدرا، چاپ اول: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، تهران، 1379 ش.
27
27. سروش، عبدالکریم، فقه در ترازو، نشریه کیان، ش 46، سال 1378.
28
28. -------------------، خدمات و حسنات دین، نشریه کیان، ش27.
29
29. سید مرتضى، جمل العلم و العمل، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا] (برگرفته از: نرمافزار جامع فقه اهلبیت1/2).
30
30. شریف مرتضى (معروف به علمالهدى)، على بن الحسین موسوى، رسائل الشریف المرتضى، تحقیق: سید مهدى الرجائى، چاپ اول: دار القرآن الکریم، قم، 1405 ق.
31
31. العاملى، محمد بن مکى (شهید اول)، ذکرى الشیعة فى أحکام الشریعة، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا] (برگرفته از: نرمافزار جامع فقه اهلبیت1/2).
32
32. -------------------، القواعد و الفوائد، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا] (برگرفته: از نرمافزار جامع فقه اهلبیت).
33
33. العاملى، زینالدین بن على بن احمد (شهید ثانى، تمهید القواعد الأصولیة و العربیة لتفریع قواعد الأحکام الشرعیة، محقق و مصحح: تبریزیان، حسینى و... ، چاپ اول: دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، قم، 1416 ق.
34
34. -------------------، منیة المرید فى آداب المفید و المستفید، دفتر تبلیغات اسلامى، قم، 1409ق.
35
35. صدر، سید محمدباقر، دروس فى علم الأصول، دار المنتظر، [بى جا]، 1405 ق.
36
36. -------------------، بحوث فى علم الأصول، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى، [بى جا]، 1417ق
37
37. صدوق، محمد بن على بن بابویه قمى، الهدایة فى الأصول و الفروع، مؤسسة الإمام الهادى(ع)، قم، [بى تا].
38
38. صلیبا، جمیل، المعجم الفلسفى، الشرکة العالمیة للکتاب، [بى جا]، [بى تا].
39
39. ضیایىفر، سعید، جایگاه مبانى کلامى در اجتهاد، چاپ اول: بوستان کتاب، قم، 1382ش.
40
40. طباطبایى، سیدمحمدحسین، نهایة الحکمة، مؤسسة النشر الاسلامى، قم، [بى تا].
41
41. طوسى (شیخ طوسى)، الخلاف، چاپ اول: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1407 ق.
42
42. عاملى، حسن بن زینالدین (ابن شهید ثانى)، معالم الدین و ملاذ المجتهدین، محقق و مصحح: سید منذر حکیم، چاپ اول: مؤسسة الفقه للطباعة و النشر، قم، 1418 ق.
43
43. عدالتنژاد، سعید، اندر باب اجتهاد، درآمدى بر کارآمدى فقه اسلامى در دنیاى امروز، طرح نو، تهران، 1382ش.
44
44. عطار، حاشیة العطار على شرح الجلال المحلى على جمع الجوامع، (برگرفته از: نرمافزار المکتبة الشاملة نسخه3/8).
45
45. غروى اصفهانى، محمدحسین، نهایة الدرایة، سیدالشهداء(ع)، [بى جا]، 1374ش.
46
46. غزالى، ابوحامد، احیاء علوم الدین، دارالکتب العربى، بیروت، [بى تا].
47
47. فاضل لنکرانى، محمد، جامع المسائل، چاپ یازدهم: امیر قلم، قم، [بى تا].
48
48. فاضل مقداد، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، محقق و مصحح: سید عبداللطیف حسینى کوهکمرى، چاپ اول: کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى، قم، 1404 ق.
49
49. حلى، فخرالدین ابوطالب محمد بن حسن بن یوسف (فخرالمحققین)، إیضاح الفوائد فى شرح مشکلات القواعد، محقق و مصحح: کرمانى، علىپناه اشتهاردى، بروجردى، چاپ اول: مؤسسه اسماعیلیان، قم، 1387 ق.
50
50. فیض کاشانى، ملامحسن، النخبة فى الحکمة العملیة و الأحکام الشرعیة، محقق و مصحح: مهدى انصارى قمى، چاپ دوم: مرکز الطباعة و النشر لمنظمة الإعلام الإسلامى، تهران، 1418 ق.
51
51. کاشف الغطاء، جعفر بن خضر، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، چاپ اول: دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، قم، [بى تا].
52
52. کلینى، الکافى، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 ش.
53
53. محدث بحرانى، الحدائق الناضرة فى أحکام العترة الطاهرة، چاپ اول: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1405 ق.
54
54. محقق کرکى، على بن حسین، جامع المقاصد فى شرح القواعد، چاپ اول: مؤسسه آلالبیت(ع)، قم، 1414 ق.
55
55. محمود عبدالرحمان، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، (برگرفته از: نرمافزار جامع فقه اهلبیت 1).
56
56. مجاهد، سید محمد، مفاتیح الأصول، مؤسسه آلالبیت(ع)، [بى جا]، [بى تا].
57
57. مشکینى، على، مصطلحات الفقه، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا] (برگرفته از: نرمافزار جامع فقه اهلبیت1/2).
58
58. مکارم شیرازى، ناصر، و همکاران، دایرة المعارف فقه مقارن، چاپ اول: مدرسة الامام على بن ابىطالب(ع)، قم، 1385ش.
59
59. مظفر، محمدرضا، اصول فقه، چاپ دوم: مرکز النشر - مکتب الاعلام الاسلامى، [بى جا]، 1415ق.
60
60. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المقنعه، چاپ اول: : المؤتمر العالمى لألفیة الشیخ المفید، قم، 1413 ق.
61
61. نجفى، محمدحسن، مجمع الرسائل (المحشى)، چاپ اول: مؤسسة صاحب الزمان(عج)، مشهد، 1415ق.
62
62. وزارة الأوقاف و الشئون الإسلامیة الکویت، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، چاپ دوم: طبع الوزارة، کویت (برگرفته از: نرمافزار المکتبة الشاملة).
63
63. وزارة الاوقاف مصر، موسوعة الفقه الاسلامیة المعروف بموسوعة جمال عبدالناصر الفقهیة، وزارة الاوقاف، المجلس الاعلى للشئون الاسلامیة، قاهره، 1410ق.
64
64. یزدى، سید محمدکاظم، العروة الوثقى، چاپ دوم: مؤسسة الأعلمى للمطبوعات، بیروت، 1409 ق.
65
× مدرس خارج حوزه علمیه قم و استاد جامعة المصطفى العالمیة.
66
×× دانشپژوه دوره دکترى فقه تربیتى جامعة المصطفى العالمیة .
67
1. صرفنظر از وفاق بیان شده در تعیین موضوع فقه، مىتوان از زوایه محمول فقه نیز به تعیین مرز موضوع فقه پرداخت. محمول فقه احکام تکلیفى و وضعى است (هرچند در باب ماهیت حضور احکام وضعى در فقه، برخى آنها را مبناى احکام تکلیفى مىدانند و شمارى آن را مُنتَزَع از احکام تکلیفى). موضوع احکام تکلیفى، تنها رفتارهاى اختیارى مکلفین است و موضوع احکام وضعى، رفتارهاى اختیارى و غیراختیارى (و اعیان خارجى). بنابراین مطلق افعال مکلفین، موضوع فقه قرار مىگیرد.
68
2. در منابع اهلسنت مانند: وهبه الزحیلى، الفقه الاسلامى و ادلته، ج1، ص16; وزارة الأوقاف و الشئون الإسلامیة الکویت، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، جزء 32، ص195; حاشیة العطار على شرح الجلال المحلى على جمع الجوامع، ج1، ص161; و در منابع شیعى مانند: علامه حلى، منتهى المطلب فى تحقیق المذهب، ج1، ص9; فاضل مقداد، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، ج1، ص5; ابن ابىالجمهور احسایى، الأقطاب الفقهیة على مذهب الإمامیة، ص34; محمدتقى اصفهانى، هدایة المسترشدین، ص19; شهید اول، ذکرى الشیعة فى أحکام الشریعة، ج1، ص41 و... .
69
3. حسن انورى، فرهنگ بزرگ سخن، ج4، ص3646، مدخل رفتار.
70
4. همان.
71
5. همان، ج 6، ص5380، مدخل فعل.
72
6. جمیل صلیبا، المعجم الفلسفى، ج2، ص152.
73
8behavir. علىاکبر شعارىنژاد، فرهنگ علوم رفتارى، ص52.
74
9. کلیات حقوقى، ص177 (به نقل از: سید جعفر سجادى، فرهنگ معارف اسلامى، ج3، ص1429).
75
10. جارحه در لغت به معناى عضو و اندامى از بدن گفته مىشود (فرهنگ سخن، ج2، ص2060، مدخل جارحه).
76
11. جوانح در لغت به معناى استخوانهاى قفسه سینه، و به مجاز، به درون و باطن چیزى گفته مىشود (همان، ص2212، مدخل جوانح).
77
12. وجه تفکیک فعالیتهاى حرکتى و دستى را مىتوان اینگونه بیان کرد که هرچند فعالیتهاى حرکتى اعم از حرکت دستى است; اما چون اکثر رفتارهاى حرکتى انسان با دست صورت مىگیرد، از آن جدا شده است.
78
13. ر. ک: شکل شماره 1.
79
14. شایان توجه است که دانش فقه و قلمرو موضوعات آن، منتقدانى دارد. شمارى از این منتقدان بر این باورند که رویکرد فقه براى تعیین حکم رفتارها، با نگاه اخلاقى تناسب ندارد و روح اخلاقى بر آن حاکم نیست، و حتى غزالى فقه را علمى دنیوى دانسته و فقیهان را علماءالدنیا قلمداد مىکند و در مقابل، اخلاق را علم آخرت مىداند (غزالى، احیاء علوم الدین، ج1، ص29). برخى از نویسندگان معاصر نیز به تأسى از ابوحامد چنین مىنگارند: »علم فقه علمى است ظاهربین، یعنى به ظواهر اعمال و اعمال ظاهر کار دارد. حتى اسلامآوردن زیر شمشیر را هم اسلام محسوب مىکند. جامعه فقهى لزوماً جامعه دینى نیست« (عبدالکریم سروش، فقه در ترازو، نشریه کیان، ش46، سال 1378، ص14; همین مقاله را بیابید در: سعید عدالتنژاد، اندر باب اجتهاد، درآمدى بر کارآمدى فقه اسلامى در دنیاى امروز، ص17). وى در جاى دیگر با همین پیشفرضِ عدم وجود ملاحظات اخلاقى در فقه، چنین قلم مىزند: »امروزه در کشور ما تنى چند از پزشکان، بىتوجه به دقایق اخلاق پزشکى، کنگره براى فقه پزشکى تشکیل مىدهند و گمان مىکنند که با حل مسائل فقهى، به حل مسائل اخلاقى هم توفیق مىیابند. گویى فقه، حلاّل مسائل اخلاقى هم هست. این هم خطاى دیگر است« (عبدالکریم سروش، خدمات و حسنات دین، نشریه کیان، ش27، ص13). باید توجه داشت که مقاله حاضر، درصدد پاسخ به چنین اشکالاتى نیست; بلکه سؤال این است که آیا رفتارهاى باطنى و درونى (که البته رفتارهاى اخلاقى و ارزشى نیز در میان آنها دیده مىشود) نیز موضوع فقه قرار مىگیرند؟ به عبارت دیگر، بحث از وجود ملاحظات اخلاقى در فقه، با تعیین حکم فقهى براى رفتارهاى اخلاقى متفاوت است.
80
15. نباید فراموش کرد که براساس دیدگاهى که احکام وضعى را نیز محمول بالاصاله فقه مىداند، رفتارهاى غیراختیارى مکلفین (و اشیاء) هم در قلمرو دانش فقه جاى مىگیرند.
81
16. ابنمنظور، لسان العرب، ج13، ص552، ماده فقه.
82
17. هرچند برخى (مانند: بدرالدین کشى، المنثور فى القواعد، ج1، ص2) پنداشتهاند که فقه در برخى از آیات قرآنى مانند »قالُوا یا شُعَیبُ ما نَفْقَهُ کَثِیراً مِمَّا تَقُولُ« (سوره هود، آیه91) به معناى مطلق آگاهى است. براى پاسخ این نقض ر. ک: ناصر مکارم شیرازى، دائرة المعارف فقه مقارن، ص35-34.
83
18. لِیَتَفَقَّهُوا فِى الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیهِمْ (سوره توبه، آیه 122). درباره این کریمه مىتوان پرسید: گستره تفقه در دین در آیه نفر تا چه محدودهاى است؟ آیا فهمیدن همه معارف دینى اعم از اصول و فروع و همه معارف اعتقادى، اخلاقى و احکام، مشمول آیه است؟ و یا اینکه تفقه به معناى رایجِ فقه است و محدود به احکام؟ اطلاق آیه پشتوانه احتمال اول است (همانطور که نظر مساعد علامه همین است. المیزان، ج9، ص405); و نباید بدون هیچ قرینهاى »لِّیَتَفَقَّهُواْ فِى الدِّینِ« را به اجتهاد در بخشى از معارف دین (احکام و دانش فقه) تنزّل داد. به ویژه اینکه حتى در برخى روایات، تحقیق میدانى براى یافتن و شناختن امام نیز از مصادیق آیه نفر شمرده شده است. »و باسناده (صاحب علل الشرایع) الى عبد الجبار عمن ذکره عن یونس بن یعقوب عن عبد الأعلى قال: قلت لأبى الحسن(ع): ان بلغنا وفات الامام کیف نصنع؟ قال: علیکم النفیر. قلت: النفیر جمیعا؟ قال: ان الله یقول: »فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَة مِّنْهُمْ طَآلِفَةُ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِى الدِّینِ الآیة«. ر. ک: حویزى، تفسیر نور الثقلین، ج2، ص282، ح405 و ص283، ج94). براى بررسى کامل آیه نفر ر. ک: علیرضا اعرافى، فقه تربیتى، ج2، ص263-260.
84
19. ر. ک: ابوحامد غزالى، إحیاء علوم الدین، ج1، ص56; جعفر سبحانى، تاریخ الفقه الإسلامى و أدواره، ص25-24; ناصر مکارم شیرازى، دائرة المعارف فقه مقارن، ص 36-35; براى نمونه روایاتى چون: »الفقیه کلّ الفقیه من لم یُقنّط النّاسَ من رحمة اللَّه و لم یُؤْیِسْهم من رَوْح اللَّه عزّ و جلّ و لم یُؤْمِنْهم من مکر اللَّه; انّما الفقیه، الزاهد فى الدنیا، الراغب فى الآخرة، البصیر بأمر دینه، المداوم على عبادة ربّه; لا یفقه العبد کلّ الفقه حتّى یَمقُت النّاس فى ذات اللَّه و حتّى لا یکون أحد أمقت من نفسه; من علامات الفقه، الحلم، ... والصمت; من فِقه الرّجل قلّة کلامه فیما لا یعنیه و... «.
85
20. غزالى، إحیاء علوم الدین، ج1، ص56-55.
86
21. جناتى، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، ص29.
87
22. »نضَّر اللّه امرأً سمع منّا حدیثاً فحفظه حتى یُبلِّغه غیره، فربَّ حامل فقه إلى من هو أفقه منه، و ربَّ حامل فقه لیس بفقیه«. (شهید ثانى، منیة المرید، الفصل الأول فى أقسام العلوم الشرعیة، ص371).
88
23. صحیح البخارى، باب غزوة الطائف، 2005، ح8، (به نقل از: سبحانى، تاریخ الفقه الإسلامى و أدواره، ص24).
89
24. ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، ج1، الفصل السابع فى علم الفقه و ما یتبعه من الفرائض، ص565-564. هرچند در مواردى نیز دیده مىشود که عنوان قرّاء در مقابل فقها به کار مىرفته است. مالک در موطئه خود از یحیى بن سعید نقل مىکند که عبدالله بن مسعود به انسان گفت: »أنّک فى زمان کثیر فقهاؤه، قلیل قرّاؤه، تحفظ فیه حدود القرآن، و تضیّع حروفه، قلیل من یسأل... و سیأتى على الناس زمان قلیل فقهاؤه، کثیر قرّاؤه، تحفظ فیه حروف القرآن، و تضیّع حدوده...«. مالک، الموطأ، ص120، برقم 418، جامع الصلاة (به نقل از: سبحانى، تاریخ الفقه الإسلامى و أدواره، ص24).
90
25. ناصر مکارم شیرازى، دائرة المعارف فقه مقارن، ص36.
91
26. برخى بر این باورند که این تحول معنایى و محدود شدن دایره مفهوم فقه به احکام شرعى در قرن سوم قمرى یا کمى پیشتر رخ داد (سبحانى، تاریخ الفقه الإسلامى و أدواره، ص25) البته در ادامه بیان خواهد شد که اولین تعریف تخصصى به معناى »شناخت احکام« را امام شافعى (متوفاى 204ق) ارائه کرده است.
92
27. ناصر مکارم شیرازى، دائرة المعارف فقه مقارن، ص37.
93
28. »معرفة النفس، مالها وما علیها« (مرآة الأصول، ج1، ص44; التوضیح لمتن التنقیح، ج1، ص10، به نقل از: زهیلى، الفقه الاسلامیة و ادلته، ج1، ص14; بدرالدین کشى، المنثور فى القواعد، ج1، ص68).
94
29. ر. ک: زهیلى، الفقه الاسلامى و أدلّته، ج1، ص14.
95
30. وزارة الاوقاف، موسوعة جمال عبدالناصر، ج1، ص9.
96
31. زهیلى، الفقه الاسلامى و أدلّته، ج1، ص30.
97
32. همان، ج1، ص14.
98
33. عرفه الباجى: بأنه معرفة الأحکام الشرعیة و عرفه إمام الحرمین: بأنه العلم بأحکام التکلیف (محمود عبدالرحمان، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج3، ص51).
99
34. عرفه الغزالى: بأنه العلم بالأحکام الشرعیة الثابتة لأفعال المکلفین خاصة و عرفه الرازى: بأنه العلم بالأحکام الشرعیة العملیة المستدل على أعیانها بحیث لا یعلم کونها من الدین ضرورة و عرفه الآمدى: بأنه العلم الحاصل بجملة من الأحکام الشرعیة الفروعیة بالنظر و الاستدلال و عرفه البیضاوى: بأنه العلم بالأحکام الشرعیة العملیة المکتسب من الأدلة التفصیلیة. (همان).
100
35. شریف مرتضى (معروف به علمالهدى)، رسائل الشریف المرتضى، ج2، ص279.
101
36. علامه حلى، تحریر الأحکام الشرعیة على مذهب الإمامیة، ج1، ص2.
102
37. فخرالمحققین، إیضاح الفوائد فى شرح مشکلات القواعد، ج2، ص264.
103
38. »و شرعا: العلم بالأحکام الشرعیة الفرعیة عن أدلتها التفصیلیة« (شهید اول، القواعد و الفوائد، ج1، ص30). شهید اول در کتاب دیگر خود، از قید »الاحکام العملیة« بهره مىگیرد که از نظر معنایى صراحت بیشترى دارد: »و عرفا: العلم بالأحکام الشرعیة العملیة عن أدلّتها التفصیلیة لتحصیل السعادة الأخرویة (شهید اول، ذکرى الشیعة فى أحکام الشریعة، ج1، ص41).
104
39. »العلم بالأحکام الشرعیة الفرعیة المکتسب من أدلتها تفصیلا« (فاضل مقداد، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، ج1، ص5).
105
40. »و قد استقرّ تعریف الفقه - اصطلاحا کما یقول الشهید - على العلم بالأحکام الشرعیة العملیّة عن أدلّتها التفصیلیّة لتحصیل السعادة الأخرویّة« (محقق کرکى، جامع المقاصد فى شرح القواعد، ص5).
106
41. »و اصطلاحا: العلم بالأحکام الشرعیة العملیة المکتسب من أدلتها التفصیلیّة« (شهید ثانى، تمهید القواعد، ص32).
107
42. »و فى الاصطلاح: هو العلم بالأحکام، الشرعیة، الفرعیة، عن أدلّتها التفصیلیّة« (ابن شهید ثانى، معالم الدین (قسم الفقه)، ج1، ص90).
108
43. ر. ک: تمهید القواعد الأصولیة و العربیة، شهید ثانى، ص 36-33; شیخ حسن ابن شهید ثانى، معالم الدین (قسم الفقه)، ج1، ص93-91; محمدتقى اصفهانى، هدایة المسترشدین (شرح معالم)، ص19.
109
44. این قید در تعریف شهید اول، شهید دوم و محقق کرکى دیده مىشود.
110
45. ر. ک: علیرضا اعرافى، متن درسهاى خارج »مبانى کلامى اجتهاد«، جلسات 9- 15، (تاریخ 1385/9/20 -1385/10/4).
111
46. سعید ضیایىفر، جایگاه مبانى کلامى در اجتهاد، ص777، پاورقى1.
112
47. شایان توجه است که اباحه دو معناى مصطلح دارد: اباحه خاص و اباحه عام. آنچه در متن گفته شد، اباحه به معناى خاص است. به عبارت روشنتر، اباحه به معناى خاص، در عرض دیگر احکام تکلیفى و نوعِ پنجم از احکام تکلیفى است و نشاندهنده آن است که فعل و ترک در نظر مولا مساوى است; اما اباحه به معناى عام که گاه به آن ترخیص هم مىگویند، در برابر وجوب و حرمت است و شامل همه احکام غیرالزامى و ترخیصى (یعنى مستحبات، مکروهات و مباحات بهمعناى خاص) است. (محمدباقر صدر، بحوث فى علم الاصول، ج4، ص204).
113
48. ر. ک: همو، دروس فى علم الاصول، ج1، ص55.
114
49. ر. ک: همان، ص54.
115
50. برخى بر این باورند که فقه و قوانین فقهى تنها رفتارهاى مؤثر در هدایتِ انسان را دربر مىگیرد و حوزههایى از زندگى عادى انسان که هیچ دخالتى در هدایت و یا ضلالت انسان ندارد، در حوزه فقه و شریعت داخل نیست; و این ادعا را چنین مستند مىکنند که اباحه از احکام تکلیفیّه به حساب نمىآید، بلکه عدم الحکم است; چون حقیقت »حکم تکلیفى« آن است که تکلیف و کلفتى را براى مخاطب بیاورد (گرچه الزامى هم نباشد، نظیر استحباب و کراهت) و اباحه به معناى رفع تکلیف و مقابل آن است (ناصر مکارم شیرازى، دائرة المعارف فقه مقارن، ص72)، اما در متن بالا، پاسخ این سخن گفته شده است.
116
51. این ادله قرآنى و روایى به تفصیل در پژوهشى دیگر مورد بررسى قرار گرفته است (ر. ک: اعرافى، جامعیت دین).
117
52. مانند روایات »طلب العلم فریضة« و... . شایان ذکر است که مجموعه روایات دانشاندوزى، به تفصیل در کتاب فقه تربیتى، ج2، مسئله اول، مورد بررسى سندى و دلالى قرار گرفته است.
118
53. »یا ایها الذین آمَنُوا آمِنُوا« (سوره نساء، آیه 136); »آمنوا بالله و رسوله« (سوره حدید، آیه7); »و ماذا علیهم لو آمنوا بالله و الیوم الآخر« (سوره نساء، آیه 39).
119
54. ر. ک: وسائلالشیعة، ج15، ابواب جهاد النفس، باب اول: باب وجوبه، ص161.
120
55. ر. ک: همان، باب چهارم: بابُ استحباب ملازمة الصفات الحمیدة و استعمالها و ذکر نبذة منها; باب پنجم: بابُ استحباب التخلق بمکارم الأخلاق و ذکر جملة منها; باب هفدهم: باب استحباب ذم النفس و تأدیبها و مقتها; باب36: باب استحباب اشتغال الإنسان بعیب نفسه عن عیب الناس; باب39: باب وجوب إصلاح النفس عند میلها إلى الشر.
121
56. سوره ق، آیه 6; سوره یونس، آیه 101; سوره روم، آیه 50; سوره اعراف، آیه 185.
122
57. ر. ک: سوره اعراف، آیه 86; سوره روم، آیه 42; سوره صافات، آیه 73; سوره غافر، آیات 21 و 82; سوره انعام، آیه 11; سوره نمل، آیه 69; سوره عنکبوت، آیه 20; سوره روم، آیه 42.
123
58. سوره انعام، آیه 99.
124
59. سوره طارق، آیه 5.
125
60. سوره انعام، آیات 46 و 65.
126
61. سوره جاثیه، آیه 13; سوره نحل، آیات 11 و 69; سوره یونس، آیه 24; سوره رعد، آیه 3; سوره روم، آیات 8 و 21; سوره زمر، آیه 42; سوره بقره، آیات 219 و 266.
127
62. سوره روم، آیه 24.
128
63. سوره رعد، آیه 4.
129
64. سوره نحل، آیه 12.
130
65. سوره بقره، آیه 164.
131
66. سوره بقره، آیه 164.
132
67. سوره غافر، آیه 67.
133
68. سوره نحل، آیه 36. و نیز ر. ک: سوره آل عمران، آیه 137; سوره انعام، آیه 11; سوره نمل، آیه 69; سوره عنکبوت، آیه 20; سوره روم، آیات 9 و 42; سوره محمد، آیه 10; سوره یوسف، آیه 109; سوره حج، آیه 46; سوره فاطر، آیه 44; سوره غافر، آیات 21 و 82.
134
69. ر. ک: اعرافى، فقه تربیتى، ج2، ص47.
135
70. »عَلِىّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِىِّ عَنِ السَّکُونِىِّ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) یَقُولُ نَبِّهْ بِالتَّفَکّرِ قَلْبَکَ وَ جَافِ عَنِ اللَّیلِ جَنْبَکَ وَ اتَّقِ اللَّهَ رَبَّک« (کلینى، الکافى، ج2، ص55، ح1) همه راویان این زنجیره سندى، توثیق دارند.
136
71. »عِدَّةُ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدً عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِى نَصْرً عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ إِدْمَانُ التَّفَکّرِ فِى اللَّهِ وَ فِى قُدْرَتِهِ« (همان، ص56، ح3). تعبیر »عدة من اصحابنا« از مرحوم کلینى پذیرفته شده است و خللى در اعتبار سند ایجاد نمىکند; همچنین احمد بن محمد بن ابىنصر بزنطى از اصحاب اجماع است (رجال الکشى، ص556) و به تعبیر رجالى »لایروى و لایرسل الا عن ثقه« و راویانى که وى از آنان نقل کرده، مشمول این توثیق عام مىشوند; اما در روایت مورد بحث، نام شیخ خود را ذکر نکرده و براساس یک دیدگاه، همه مرسلات وى معتبر است; اما بنابر دیدگاه مورد قبول، مرسلاتش معتبر نیست; زیرا توثیقات هر راوى مشروط به عدم معارض است و چون نام »مروى عنه« را ذکر نکرده، احراز عدم معارض با مشکل مواجه مىشود. بنابراین زنجیره سند از درجه اعتبار ساقط مىشود.
137
72. »مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادً قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) یقُولُ لَیسَ الْعِبَادَةُ کَثْرَةَ الصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ التَّفَکّرُ فِى أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ« (همان، ح4) همه راویان این زنجیره توثیق دارند.
138
73. »وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ سَعِیدً عَنِ الْحُسَینِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتً عَنْ أَبِىجَعْفَرً(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لِعَلِی(ع) یا عَلِىّ أُوصِیکَ فِى نَفْسِکَ بِخِصَالً فَاحْفَظْهَا ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ أَعِنْهُ أَمَّا الْأُولَى فَالصِّدْقُ لَا یَخْرُجَنَّ مِنْ فِیکَ کَذِبَةُ أَبَداً وَ الثَّانِیةُ الْوَرَعُ لَا تَجْتَرِئَنَّ عَلَى خِیانَةً أَبَداً وَ الثَّالِثَةُ الْخَوْفُ مِنَ اللَّهِ کَأَنَّکَ تَرَاهُ وَ الرَّابِعَةُ کَثْرَةُ الْبُکَأِ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ... « (وسائل الشیعة، ج15، ص182).
139
74. »وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَمْرًو وَ أَنَسِ بْنِ مُحَمَّدً عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدً عَنْ آبَائِهِ(ع) فِى وَصِیَّةِ النَّبِى(ص) لِعَلِی(ع) أَنَّهُ قَالَ یا عَلِىّ ثَلَاثُ مِنْ مَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فِى الدّنْیا وَ الآْخِرَةِ أَنْ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ تَصِلَ مَنْ قَطَعَکَ وَ تَحْلُمَ عَمَّنْ جَهِلَ عَلَیکَ« (همان، ص183، ح 20229).
140
75. »وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبً عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحً عَنْ عَبْدِ الْمَلِکِ بْنِ غَالِبً عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ ینْبَغِى لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یَکُونَ فِیهِ ثَمَانُ خِصَالً وَقُوراً عِنْدَ الْهَزَاهِزِ صَبُوراً عِنْدَ الْبَلَأِ شَکُوراً عِنْدَ الرَّخَأِ قَانِعاً بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ... « (همان، ص186، ح 20235). تمام روات این روایت توثیق دارند.
141
76. »وَ فِى الْخِصَالِ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحِمْیرِىِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى عَنْ یَزِیدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَطِیَّةَ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ الْمَکَارِمُ عَشْرُ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَکُونَ فِیکَ فَلْتَکُنْ... صِدْقُ النَّاسِ وَ صِدْقُ اللِّسَانِ... وَ رَأْسُهُنَّ الْحَیأُ« (همان، ص183، ح20230). تمام راویان این زنجیره توثیق دارند.
142
77. »مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ عَلِىِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِى عَنِ السَّکُونِىِّ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّ النَّبِىَّ(ص) بَعَثَ سَرِیَّةً فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمً قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِىَ عَلَیهِمُ الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ فَقِیلَ یا رَسُولَ اللَّهِ مَا الْجِهَادُ الْأَکْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ« (همان، ص161، ح20208).
143
78. مفهوم خودشناسى و حکم فقهى آن در پژوهشى مستقل، مورد بررسى تفصیلى قرار گرفته است (ر. ک: اعرافى، بررسى فقهى خودشناسى).
144
79. سیدمحسن حکیم، منهاج الصالحین، ج1، ص9، مسئله 17.
145
80. محدث بحرانى، الحدائق الناضرة فى أحکام العترة الطاهرة، ج8، ص109; شهید اول، ذکرى الشیعة فى أحکام الشریعة، ج3، ص305.
146
81. محمدحسن نجفى، مجمع الرسائل، ج1، ص243.
147
82. سیدمحمدکاظم یزدى، العروة الوثقى، ج1، ص695، مسئله 3.
148
83. محمدتقى بهجت، جامع المسائل، ج2، ص221.
149
84. سیدمحسن حکیم، منهاج الصالحین، ج1، ص196، مسئله 7.
150
85. علامه حلى، تذکرة الفقهاء، ج3، ص24.
151
86. سبزوارى، مهذب الأحکام، ج7، ص128، م1و 2.
152
87. علامه حلى، منتهى المطلب فى تحقیق المذهب، ج9، ص531، الأول.
153
88. توضیح آنکه، برخى بر این باورند که حصول عقیده و ایمان امرى قلبى و غیراختیارى است و متعلق احکام واقع نمىشود; اما همانطور که در مباحث پیشین گفته شد، اختیارى بودن یک رفتار در گرو اختیارى بودن مقدماتش است (الامتناع بالاختیار لا ینافى الاختیار).
154
89. شیخ صدوق، الهدایة فى الأصول و الفروع، ج1، ص5 به بعد.
155
90. همان، ص24-22.
156
91. شیخ مفید، المقنعه، ص30.
157
92. همان، ص33.
158
93. سیدمرتضى، جمل العلم و العمل، ص29.
159
94. ابوصلاح حلبى، تقریب المعارف، ص66.
160
95. همان، ص93.
161
96. ابن ابى مجد حلبى إشارة السبق، ص14.
162
97. شیخ جعفر کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ج1، ص62-61.
163
98. شیخ حر عاملى وسائل الشیعة، ج15و 16، »أبواب جهاد النفس و ما یناسبه«.
164
99. ملا محسن فیض کاشانى، النخبة، ص48.
165
100. همان، ص50.
166
101. همان، ص63.
167
102. سیدعبدالاعلى سبزوارى، مهذب الأحکام، ج15، ص283.
168
103. همان، ص297.
169
104. ر. ک: اعرافى، فقه تربیتى، ج1.
170
105. ر. ک: شکل شماره 3.
171
106. ر. ک: شکل شماره 4.
172
107. اعرافى، فقه تربیتى، ج1، ص85.
173
ORIGINAL_ARTICLE
شیوه استظهار مطالبات شارع با نگاهى دوباره به بحث اوامر و نواهى
روش متداول در فهم مطالبات شارع مقدس، اکتفا به ظهور صیغ امر و نهى است که در موارد بسیارى دانشپژوه را با ابهامات و اشکالات متعددى روبهرو مىکند. نگارنده در این مقاله تلاش کرده است با نقد این روش، شیوهاى بهتر و متناسب با محاورات عرفى ارائه کند که عبارت از ملاحظه اقتضائیات متعدد در فضاى محاوره است، و بر این باور است که با این روش مىتوان از بدفهمىها و ابهامات خلاصى جست و استظهار را از قواعد خشک و یکسویه نجات داد.
https://jf.isca.ac.ir/article_3025_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
2011-12-22
131
166
مطالبات شارع
اوامر و نواهى
اقتضائیات فضاى محاوره
عناصر مؤثر در فهم مراد متکلم
مهدی
بزرگر
1
AUTHOR
کتابنامه
1
1. قرآن کریم.
2
2. ابن ابىالحدید معتزلى، شرح نهجالبلاغه، انتشارات کتابخانه آیتالله مرعشى، قم، 1404ق.
3
3. اردبیلى، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فى شرح آًرشاد الأذهان، تحقیق و تصحیح: آقا مجتبى عراقى، علىپناه اشتهاردى، و آقا حسین یزدى اصفهانى، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1403ق.
4
4. کلینى، الکافى، دارالکتب الآًسلامیة، تهران، 1365ش.
5
5. مؤمن قمى سبزوارى، على، جامع الخلاف و الوفاق بین الآًمامیة و بین أئمة الحجاز و العراق، انتشارات زمینهسازان ظهور امام عصر(ع)، [بى جا]، 1421ق.
6
6. انصارى، شیخ مرتضى، فرائد الأصول، دفتر انتشارات اسلامى، [بى جا]، [بى تا].
7
7. صدوق، الأمالى، انتشارات کتابخانه اسلامیه، [بى جا]، 1362ش.
8
8. ------------------، من لایحضره الفقیه، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1413ق.
9
9. ------------------، ثواب الأعمال، انتشارات شریف رضى، قم، 1364ش.
10
10. ------------------، کمالالدین، دارالکتب الآًسلامیه، قم، 1395ق.
11
11. طوسى، التهذیب، دارالکتب الآًسلامیه، تهران، 1365ش.
12
12. مفید، المقنعة، انتشارات کنگره جهانى شیخ مفید، قم، 1413ق.
13
13. صادقى تهرانى، محمد، الفرقان فى تفسیر القرآن، انتشارات فرهنگ اسلامى، [بى جا]، 1365ش.
14
14. طباطبایى، سیدمحمدحسین، المیزان فى تفسیرالقرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1417ق.
15
15. ------------------، قرآن در اسلام، دارالکتب الاسلامیه، [بى جا]، 1394ق.
16
16. عاملى، محمد بن مکى(شهید اول)، النفلیه، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى، قم، 1408ق.
17
17. ------------------، ذکرى الشیعة فى أحکام الشریعة، انتشارات موسسه آلالبیت، [بى جا]، 1419ق.
18
18. مجلسى، محمدباقر، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.
19
19. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر قمى، دارالکتاب، قم، 1367ش.
20
20. کاظمى، فاضل، جواد بن سعد اسدى، مسالک الأفهام آًلى آیات الأحکام.
21
21. خراسانى، کفایة الأصول، مؤسسه آلالبیت(ع)، [بى جا]، 1409ق.
22
22. مظفر، محمدرضا، اصول الفقه، انتشارات اسماعیلیان، [بى جا]، [بى تا].
23
23. ناصر، مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، قم، 1374ش.
24
24. ------------------، ترجمه قرآن کریم، دار القرآن الکریم، قم، 1373ش.
25
25. موسوى همدانى، سید محمدباقر، ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374ش.
26
26. نجفى، محمد حسن، جواهر الکلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهلبیت(ع)، [بى جا]، 1421ق.
27
1. کفایة الاصول، ج1، ص131.
28
2. همان، ص134.
29
3. اصول الفقه، ص53.
30
4. کفایة الاصول، ج1، ص138.
31
5. »هنگامى که قرآن مىخوانى، از شرّ شیطان مطرود، به خدا پناه بر!« (سوره نحل، آیه98).
32
6. مرحوم صاحب جواهر تصریح مىکند که اجماع و نص بر استحباب وجود دارد و مىفرماید: »فما عن أبى علىّ ولد الشیخ من القول بالوجوب شاذّ و غریب« (جواهر الکلام، ج5، ص321); و نیز ر. ک جامع الخلاف و الوفاق، ص69; مسالک الأفهام آًلى آیات الأحکام، ج1، ص214; ذکرى الشیعه فى أحکام الشریعه، ج3، ص330; مجمع الفائدة و البرهان، ج2، ص198.
33
7. سوره مزمل، آیه 20.
34
8. مرحوم صاحب جواهر در دوجا بحث قرائت قرآن را مطرح کردهاند: یکى در »ما یکره للجنب« در بحث عدم کراهة سبع (ج2، ص65) و دیگرى در بحث »واجبات قرائة نماز« (ج9، ص285) که تصریح مىکنند: »بعد العلم بان لا وجوب فى غیر الصلوة«.
35
9. عَنْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) فِى آخِرِ خُطْبَةً خَطَبَهَا قَالَ وَمَنْ شَکَا آًِلَیْهِ أَخُوهُ الْمُسْلِمُ فَلَمْ یُقْرِضْهُ حَرَّمَ اللَّه عَلَیْهِ الْجَنَّةَ« (وسائل الشیعه، ج16، ص390). این روایت قرینهاى گویا بر اراده وجوب از امر موجود در آیه شریفه است; زیرا روشن است که خداى متعالى هرگز به دلیل ترک یک امر مستحب، بهشت را بر کسى حرام نمىکند.
36
10. کافى، ج3، ص15.
37
11. جواهر الکلام، ج1، ص411.
38
12. کفایة الاصول، ج1، ص120.
39
13. اصول الفقه، ج1، ص49.
40
14. همان، ص53.
41
15. »وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ آًِنَّمَا یُعَلّمُهُو بَشَرُ لّسَانُ الَّذِى یُلْحِدُونَ آًِلَیْهِ أَعْجَمِىُّ وَهَذا لِسَانُ عَرَبِىُّ مُبِینُ« (سوره نحل، آیه 103).
42
16. »وَآًِنَّهُ فِی أُمّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِىُّ حَکیمُ« (سوره زخرف، آیه 4).
43
17. سوره نور، آیه 58.
44
18. »آًِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرّوا سُجّداً وَبُکِیّا« (سوره مریم، آیه58).
45
19. در مباحث فقهى از یک سرى دستورات خاص براى پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) یاد مىشود که »خصائص النبى« نام دارد. مراد از خصائص النبى، دستوراتى است که براى امت اسلام غیرالزامى ولى براى شخص پیامبر اکرم(ص) الزامى مىباشد. این مسئله را باید در همین قالب (ربوبیت جامع و کامل پروردگار متعالى) تحلیل کرد.
46
20. البته این مسئله به حسب ابواب فقهى تفاوت مىکند که در بحث اقتضاى مأمورُبه به آن خواهیم پرداخت.
47
21. »پیامبر(ص) در سفارشى به على(ع) فرمودند: اى على! بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب« (فقیه، ج1، ص484).
48
22. »امام صادق(ع) فرمودند: نماز شب چهره و اخلاق را نیکو مىکند و بوى بدن را خوش و روزى را زیاد مىکند و سبب اداى دین است و غم را از بین مىبرد و چشم را جلا مىدهد« (همان).
49
23. معانى الاخبار، ح12513.
50
24. »قال على بن الحسین(ع): آًن دین الله عزوجل لایصاب بالعقول الناقصة والآراء الباطلة والمقاییس الفاسدة ولایصاب آًلا بالتسلیم فمن سلملنا سلم ومن اقتدى بناهدى ومن کان یعمل بالقیاس والرأى هلک ومن وجد فینفسه شیئا ممانقوله أونقضى به حرجا کفر بالذى أنزل السبع المثانى والقرآن العظیم وهو لا یعلم« (کمالالدین، ج1، ص324).
51
25. »وَعَنْ أَبِى بَصِیرً قَالَ سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرً(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ مِنْ أَیوْسَطِما تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ قَالَ قُوتُ عِیَالِکَ وَالْقُوتُ یَوْمَئِذً مُدُّ قُلْتُ أَوْکِسْوَتُهُمْ قَالَ ثَوْبُ« (وسائل الشیعه، ج22، ص378). طبق این روایت، قوت مردم به طور متوسط در آن زمان به اندازه یک مدّ (750گرم) بوده است، اما در زمان کنونى غذاى یک فرد معمولى کمتر از این مقدار است، لذا میزان کفاره نیز به حسب آن تغییر مىکند.
52
26. فرائد الاصول، ج1، ص20.
53
27. وسائلالشیعة، ج20، ص195.
54
28. این تفاوت ماهوى میان امر و نهى که منجر به تفاوت مقتضیات آن دو شده است، از دید مشهور اصولیون نیز پنهان نمانده است. مرحوم مظفر در مباحث الفاظ، بحث دلالت صیغه نهى بر مره و تکرار، مىنویسد: صیغه نهى نیز مانند امر دلالتى بر مره یا تکرار ندارد و فقط یک تفاوت عقلى میان این دو وجود دارد و آن این است که امتثال نهى ممکن نیست مگر با ترک جمیع افرادش »غیر أن بینهما فرقا من ناحیة عقلیة فى مقام الامتثال فآًن امتثال النهى بالانزجار عن فعل الطبیعة ولا یکون ذلک آًلابترک جمیع أفرادها فآًنه لوفعله امرة واحدة ماکان ممتثلا وأما امتثال الأمر فى تحققب آًیجاد أو لوجود من أفراد الطبیعة ولا تتوقف طبیعة الامتثال على أکثر منفعل المأموربه مرة واحدة ولیس هذاالفرق من أجل وضع الصیغتین ودلالتهمابلذلک مقتضى طبع النهى والأمر عقلا« (اصول الفقه، ج1، ص103) توجه به اقتضائیات طبیعت هریک از امر و نهى در کلام مرحوم مظفر قابل دقت است.
55
29. »اى مردم! از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید! و از گامهاى شیطان، پیروى نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست!« (سوره بقره، آیه168).
56
30. »اى کسانى که ایمان آوردهاید همگى در صلح وآشتى درآیید! و از گامهاى شیطان، پیروى نکنید که او دشمن آشکار شماست« (سوره بقره، آیه208).
57
31. »او کسى است که) از چهارپایان، براى شما حیوانات باربر، و حیوانات کوچک (براى منافع دیگر) آفرید از آنچه به شما روزى داده است، بخورید! و از گامهاى شیطان پیروى ننمایید، که او دشمن آشکار شماست!« (سوره انعام، آیه 142).
58
32. »اى کسانى که ایمان آوردهاید! از گامهاى شیطان پیروى نکنید! هرکس پیرو شیطان شود (گمراهش مىسازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان مىدهد! و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نبود، هرگز احدى از شما پاک نمىشد ولى خداوند هرکه را بخواهد تزکیه مىکند، و خدا شنوا و داناست!« (سوره نور، آیه 21).
59
33. »فَدَلّهُما بِغُرُورً فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَطَفِقایَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنادا رَبّهُمآ أَلَمْ أَنْهَکُما عَنْ تِلْکُمَاالشجَرَةِ وَأَقُلْ لَکُمآ آًِنَّ الشَّیْطانَ لَکُما عَدُوّ مُبین; و به این ترتیب، آنها را با فریب (از مقامشان) فرود آورد. و هنگامى که از آن درخت چشیدند، اندامشان [عورتشان] بر آنها آشکار شد و شروع کردند به قراردادن برگهاى (درختان) بهشتى بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها راندا داد که: »آیا شما را از آن درخت نهى نکردم؟! و نگفتم که شیطان براى شما دشمن آشکارى است؟! (سوره اعراف، آیه 22).
60
34. مقنعه، ص257.
61
35. »اى کسانى که ایمان آوردهاید! در حال مستى به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه مىگویید!« (سوره نساء، آیه 43).
62
36. »بگو: »بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزى را شریک خداقرار ندهید! و به پدر و مادر نیکى کنید! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نکشید! ما شما و آنها را روزى مىدهیم و نزدیک کارهاى زشت نروید، چه آشکار باشد چه پنهان! و انسانى را که خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانید! مگر به حق (و از روى استحقاق) این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش کرده، شاید درک کنید!« (سوره انعام، آیه 151).
63
37. »و به مال یتیم، جز به بهترین صورت (و براى اصلاح)، نزدیک نشوید، تا به حد رشد خودبرسد!« (سوره انعام، آیه 152).
64
38. »و نزدیک زنا نشوید، که کار بسیار زشت، و بد راهى است!« (سوره اسراء، آیه 32).
65
39. »و به مال یتیم، جز به بهترین راه نزدیک نشوید، تا به سرحد بلوغ رسد! و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سؤال مىشود!« (سوره اسراء، آیه 34).
66
40. »هنگامى که سفر مىکنید، گناهى بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید اگر از فتنه (و خطر) کافران بترسید زیرا کافران، براى شما دشمن آشکارى هستند. « (سوره نساء، آیه 101).
67
41. امالى صدوق، ص484.
68
42. مرحوم شیخ حر عاملى یک باب در وسائل را به خاطر روایاتى از این قبیل به همین عنوان اختصاص دادهاند: »بَابُ تَحْرِى مِالِاسْتِخْفَافِ بِالصَّلَاةِ وَالتّهَاوُنِ بِهَا« (وسائل الشیعة، ج4، ص23).
69
43. قرآن در اسلام، ص171.
70
44. »بدى را به بهترین راه و روش دفع کن (و پاسخ بدى را به نیکى ده)! ما به آنچه توصیف مىکنند آگاهتریم!« (سوره مؤمنون، آیه 96).
71
45. »آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند آیا دوست نمىدارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است!« (سوره نور، آیه22).
72
46. »کیفر بدى، مجازاتى است همانند آن و هرکس عفو و اصلاح کند، پاداش او با خداست، خداوند ظالمان را دوست ندارد« (سوره شورى، آیه 40).
73
47. »از آنها بپرسید که) از دلایل روشن و کتب (پیامبران پیشین آگاهاند!) و ما این ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى و شاید اندیشه کنند!« (سوره نحل، آیه 44).
74
48. النفلیه، ص81.
75
49. الفقیه، ج2، ص519.
76
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر نگاه فردى و اجتماعى به دین در استنباط احکام فقهى
در شماره شصت و هفتم این فصلنامه مقالهاى با عنوان »تأثیر نگاه فردى و اجتماعى به دین در استنباط احکام فقهى« به چاپ رسید که با ورود به حیطه »فقه اجتماعى« ذهن صاحب این قلم را با پرسشهایى مواجه کرد; پرسشهایى از این دست که یکپارچهنگرى به موضوع و ملازمات اجتماعى آن (که در مقاله از مؤلفههاى فقه اجتماعى برشمرده شده) به چه معنایى است؟ قلمرو آن کجاست و تقییدپذیرى آن در چه حدى است؟ آیا عبور از اطلاق و تقیید لفظى به سوى اطلاق و تقیید ملاکى - که از سازوکارهاى دستیابى به فقه اجتماعى قلمداد شده - سازوکار قابل قبولى است؟ و... . این نوشتار با نگاه به اینگونه پرسشها، مقاله مزبور را واکاوى خواهد کرد.
https://jf.isca.ac.ir/article_3026_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
2011-12-22
167
193
فقه اجتماعى
تشبیب
انصراف
قدر متیقن در مقام بیان
اطلاق لفظى
اطلاق ملاکى
محمد
عشایری
1
AUTHOR
منابع
1
1. قرآن کریم.
2
2. انصارى، شیخ مرتضى، المکاسب، چاپ ششم: مجمع الفکر الاسلامى، قم، 1422ق.
3
3. حائرى، شیخ عبدالکریم، درر الفوائد، چاپخانه مهر، قم، [بى تا].
4
4. حلبى، ابوالصلاح تقىالدین، الکافى فى الفقه، چاپ اول، کتابخانه عمومى امام امیرالمؤمنین(ع)، اصفهان، 1403ق.
5
5. حلّى، ابنادریس، السرائر الحاوى لتحریر الفتاوى، چاپ دوم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین، قم، 1410ق.
6
6. حلّى (علامه)، حسن بن یوسف بن مطهر، تلخیص المرام فى معرفة الأحکام، چاپ اول: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، قم، 1421ق.
7
7. -----------------، نهایة الآًحکام فى معرفة الأحکام، چاپ اول: مؤسسه آلالبیت(ع)، قم، 1419ق.
8
8. حلّى، یحیى بن سعید، الجامع للشرائع، چاپ اول مؤسسة سیدالشهداء العلمیة، قم، 1405ق.
9
9. خامنهاى، سیدعلى،
10
10www.khamenei.ir. خرازى، سید محسن، »التصویر«، فصلنامه فقه اهلالبیت(ع) ش7.
11
11. خراسانى (آخوند)، محمدکاظم، کفایة الأصول، مؤسسه آلالبیت(ع)، قم، 1409ق.
12
12. خمینى (امام)، روحالله، توضیح المسائل محشاى امام خمینى، چاپ هشتم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین، قم، 1424ق.
13
13. ----------------، صحیفه نور، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، تهران، 1378ش.
14
14. خویى، سید ابوالقاسم، مصباح الفقاهة (المکاسب)، [بى نا]، [بى جا]، [بى تا].
15
15. زرکشى، بدرالدین محمد بن بهادر، البحر المحیط فى أصول الفقه; تحقیق و تعلیق: محمد تامر، دار الکتب العلمیة، بیروت، 2000م.
16
16. شبیرى زنجانى، سیدموسى، کتاب نکاح، چاپ اول: مؤسسه پژوهشى رأىپرداز، قم، 1419ق.
17
17. شعرانى، ابوالحسن، المدخل الى عذب المنهل، اعداد: رضا الاستادى، چاپ دوم: مجمع الفکر الاسلامى، قم، 1428ق.
18
18. صدر، سید محمد باقر، بحوث فى علم الأصول، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى، [بى جا]، 1417ق.
19
19. طرابلسى، قاضى ابنبراج، المهذب، چاپ اول: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین، قم، 1406ق.
20
20. عاملى (شیخ حر)، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة آًلى تحصیل مسائل الشریعة، چاپ اول: مؤسسه آلالبیت(ع)، قم، اول، 1409ق.
21
21. علىدوست، ابوالقاسم، فقه و مصلحت، چاپ اول: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى، تهران، 1388ش.
22
22. فیض کاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى، الوافى، چاپ اول: کتابخانه امام أمیرالمؤمنین على(ع)، اصفهان، 1406ق.
23
23. متنبى، ابوالطیب، دیوان المتنبى، دار احیاء التراث العربى، بیروت، [بى تا].
24
24. مطهرى، مرتضى، حماسه حسینى، چاپ سیزدهم: صدرا، تهران، 1367ش.
25
25. نائینى، محمد حسین، فوائد الأصول، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1417ق.
26
26. نجفى، محمد حسن، جواهر الکلام فى شرح شرائع الآًسلام، چاپ هفتم: دار آًحیاء التراث العربى، بیروت، [بى تا].
27
27. نراقى، مولى احمد، رسائل و مسائل، چاپ اول: کنگره نراقیین ملامهدى و ملااحمد، قم، 1422ق.
28
1. ر. ک: شیخ انصارى، مکاسب، ج1، ص177.
29
2. ر. ک: مصباح الفقاهة، ج1، ص212-211.
30
3. ر. ک: پیام مقام معظم رهبرى به مناسبت درگذشت وى، 1386/8/9، khamenei.ir.
31
4. همان.
32
5. همان.
33
6. صحیفه نور، ج6، ص15.
34
7. ر. ک: الکافى فى الفقه، ص280.
35
8. ر. ک: المهذب، ج1، ص344-345.
36
9. ر. ک: السرائر، ج2، ص215.
37
10. ر. ک: الجامع للشرائع، ص397.
38
11. ر. ک: تلخیص المرام، ص92; نهایة الآًحکام، ج2، ص529.
39
12. ر. ک: رسائل و مسائل، ج2، ص23.
40
13. دیوان المتنبى، ص48-47.
41
14. ر. ک: المدخل آًلى عذب المنهل، ص186-185.
42
15. ر. ک: فقه و مصلحت، ص478.
43
16. ر. ک: شرح کاشف الغطاء على القواعد، (نقل ما از مکاسب محرمه شیخ انصارى، ج1، ص186).
44
17. ر. ک: المکاسب المحرمه، ج1، ص186.
45
18. ر. ک: فقه اهلالبیت(ع)، ج7، ص89-88.
46
19. ر. ک: زنجانى، کتاب نکاح، ج1، ص31.
47
20. ر. ک: همان، ص461.
48
21. ر. ک: البحر المحیط فى أصول الفقه، ج2، ص352.
49
22. ر. ک: درر الفوائد، ج1، ص203.
50
23. ر. ک: بحوث فى علم الاصول، ج3، ص431.
51
24. ر. ک: شیخ انصارى، المکاسب، ج1، ص53.
52
25. ر. ک: کفایةالاصول، ص249.
53
26. ر. ک: همان، ص247.
54
27. ر. ک: فوائد الاصول، ج2، ص575.
55
28. ر. ک: همان، ج2، ص575; بحوث فى علم الأصول، ج3، ص426.
56
29. سوره بقره، آیه 104.
57
30. ر. ک: وسائل الشیعة، ج21، ص22.
58
31. ر. ک: الوافى، ج21، باب کراهیة المتعة مع الاستغناء و الشّین، ص347.
59
32. ر. ک: جواهر الکلام، ج30، ص153.
60
33. ر. ک: حماسه حسینى، ج1، ص213-212.
61
34. توضیح المسائل محشاى امام خمینى، ج2، ص1026.
62
35. سخنرانى در مشهد مقدّس، 1376/1/1
63
ORIGINAL_ARTICLE
بررسى فقهى احکام بانک1
وامهاى متعارف و معاملات قرضى بانکها، گاهى به صورت ودیعه گذاشتن مال (سپردهگذارى) در بانک با دریافت سود انجام مىشود، و گاهى به صورت وامهاى بهرهدار بانکى است. سود مورد دوم غالباً بیشتر از مورد اوّل است و این مقدار تفاوت، سود بانکى را تشکیل مىدهد.محور بحث این است که آیا مىتوان چنین معاملهاى را از عنوان حرام یعنى »قرض ربوى« خارج و در عنوان غیرحرام داخل کرد؟
https://jf.isca.ac.ir/article_3027_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
2011-12-22
194
231
بانک غیر ربوى
سود بانکى
وام و معاملات بانکى
ودیعهگذارى بانکى
وامهاى بهرهدار
سید محمد باقر
صدر
1
AUTHOR
پی نوشت ها:
1
1. ترجمه: عبداللّه امینىپور.
2
2. حر عاملى، وسائل الشیعه، ج18، ص153-150.
3
3. نورى، مستدرک الوسائل، ج13، ص303.
4
4. این مفاد و مضمون روایات است. نک: وسائل الشیعه، ج7، ص408-407.
5
5. وسائل الشیعه، ج18، ابواب احکام عقود، باب 9، ص54، ح 1.
6
6. راهکار سوم خواهد آمد. مصحح.
7
7. صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج3، ص278; حر عاملى، وسائلالشیعه، ج18، ص136.
8
8. حر عاملى، وسائل الشیعه، ج18، ص136-135.
9
9. طوسى، تهذیب الاحکام، ج7، ص18.
10
10. وسائل الشیعه، ج18، ص136.
11
11. یزدى، عروةالوثقى، ج4، ص181-179، آراى فقها در حواشى عروه.
12
12. همان.
13
13. همان.
14
14. فخر المحققین، ایضاح الفوائد، ج2، ص85; کرکى، رسائل، ج1، ص191; خویى، مصباح الفقاهة، ج2، ص229.
15
15. وسائل الشیعه، ج18، ص307.
16
16. شهید صدر بحث را در اینجا تمام مىکند و مىگوید: به آنچه در ابتداى بحث وعده کرده بودیم، وفا کردیم; که عبارت بود از بیان راهکارهاى فقهى براى قرض و اقراض بانکى. بنابراین ادامه بحث، یعنى جهات سهگانه دیگر که در ذیل خدمات بانکى برشمردند و نیز دو فعالیت دیگر بانک که عبارت بود از تسهیلات و سودهاى بانکى، باقى ماند. ظاهراً دلیل نپرداختن به آن مباحث، به پایان رسیدن ماه مبارک رمضان باشد; چرا که این درسها در تعطیلات ماه مبارک رمضان ارائه شده است (مصحح)
17
ORIGINAL_ARTICLE
موضوعشناسى در فقه
https://jf.isca.ac.ir/article_3028_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
2011-12-22
232
234
علیرضا
فرحناک
1
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
فهرست مقالههاى سال هجدهم
https://jf.isca.ac.ir/article_3029_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
2011-12-22
235
245
ORIGINAL_ARTICLE
ملخص المقالات
https://jf.isca.ac.ir/article_3030_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
2011-12-22
246
248
محمد رضا
شاه نظر
1
AUTHOR